کتاب «چرا شد محو از یاد تو نامم»؛ ناگفته‌هایی از زندگی زنان ایرانی در دوران قاجار

 کتاب «چرا شد محو از یاد تو نامم»؛ ناگفته‌هایی از زندگی زنان ایرانی در دوران قاجار

کتاب «چرا شد محو از یاد تو نامم»

 

کتاب «چرا شد محو از یاد تو نامم؟» شامل ۹ مقاله از افسانه نجم‌آبادی پژوهشگر حوزه زنان است که طی سال‌ها و به صورت پراکنده در نشریات انگلیسی و فارسی‌زبان منتشر شده است‌. این مقالات مضامین گوناگونی دارند و تلاش می‌کنند تا پاسخ‌هایی به سوالات مهم درباره زنان ایرانی بروند. ارزش اساسی این مقالات در آن‌جاست که برای نوشتن‌شان به اسناد و مدارک تاریخی گوناگونی که در تاریخ معاصر ایران وجود دارند؛ مراجعه شده است. در حقیقت این مدارک، تعدادی از باورهای ما درباره تاریخ معاصر ایران و نقش زنان در این برهه زمانی را به چالش می‌کشند. برخی از این مقالات نیز تلاش دارند تا تصویر برساخته شده از زنان در طول تاریخ را مورد نقد قرار دهند. در این یادداشت قصد داریم تا با کتاب «چرا شد محو از یاد تو نامم» آشنا شویم و مختصری درباره زندگی نویسنده آن بدانیم.
درباره افسانه نجم‌آبادی نویسنده کتاب «چرا شد محو از یاد تو نامم»

«افسانه نجم‌آبادی» در ۸ دی ۱۳۲۵ در شهر تهران دیده به جهان گشود. او یکی از برجسته‌ترین پژوهشگران در حوزه مطالعات زنان، جنسیت و تاریخ است و در حال حاضر به عنوان استاد مطالعات زنان و پژوهشگر تاریخی در دانشگاه هاروارد، تدریس می‌کند.«افسانه نجم‌آبادی» از نوادگان شیخ هادی نجم‌آبادی است. او یکی از روحانیون برجسته و نوگرا در دوران انقلاب مشروطه بود که ایده‌های مترقی‌ای داشت.خانم نجم‌آبادی در سن بیست سالگی به کالج رادکلیف‌ راه پیدا پیدا کرد و در آن‌جا در رشته فیزیک درس خواند. اما پس از آن به سراغ مطالعه در رشته جامعه‌شناسی رفت و در سال ۱۳۶۳ در دانشگاه منچستر از تز دکترای جامعه‌شناسی خود دفاع کرد. او پس از یک دهه تدریس در دپارتمان مطالعات زنان در کالج بارناردِ شهر نیویورک، در سال ۱۳۸۰ به دانشگاه هاروارد راه یافت و به عنوان استاد تاریخ و مطالعات زنان در این دانشگاه مشغول به تدریس شد. نجم‌آبادی در حال حاضر عضو هیئت علمی گروه مطالعات زنان، جنسیت و سکسوالیته در این دانشگاه است. او همچنین یکی از دبیران اصلی دانشنامۀ شش جلدی زنان و فرهنگ اسلامی است.

نجم‌آبادی تاکنون تألیفات و پژوهش‌های بسیاری به زبان انگلیسی و فارسی منتشر کرده است. کتاب او با عنوان «زنان سیبیلو و مردان بی‌ریش: نگرانی‌های جنسیتی در مدرنیته ایرانی» یکی از مهم‌ترین آثار اوست که با نگاهی جدید به تغییر مقولات جنسیت و تمایلات جنسی بر اثر مدرنیته در عصر قاجار می‌پردازد.نجم‌آبادی به طور ویژه بر روی دوره قاجار و قرن نوزدهم میلادی ایران تمرکز کرده است و در این زمینه مطالعات محوری و مهمی درباره زنان انجام داده است. آثار او به ما کمک می‌کنند تا نگاه بهتری نسبت به تاریخ معاصر ایران داشته باشیم.

درباره کتاب «چرا شد محو از یاد تو نامم»

کتاب «چرا شد محو از یاد تو نامم» از ۹ مقاله تشکیل شده است؛ شش‌تای آن‌ها توسط مترجم ترجمه شده‌اند و سه تای آن‌ها، توسط نویسنده در جراید و نشریات فارسی چاپ شده‌اند. افسانه نجم‌آبادی در این کتاب تلاش می‌کند به ما بگوید چگونه می‌توان تاریخی را نوشت که زن در آن حاشیه‌ای نباشد‌. مقاله «چرا شد محو از یاد تو نامم» این نویسنده در حقیقت خلاصه کتاب حکایت دختران قوچان است. در کتاب فوق، نجم‌آبادی به فروش و اسارت دختران قوچانی در اواخر قرن نوزدهم میلادی اشاره می‌کند‌. به باور این نویسنده، رویداد فوق یکی از اصلی‌ترین محرک‌های انقلاب مشروطه است و به شعله‌ور شدن هر چه بیشتر آن، کمک می‌کند. او با مطالعه و مقایسه تعدادی از آثار تاریخ‌نگاران برجسته، به ما می‌گوید که چرا این واقعه در تاریخ‌نگاری مردانه ایران، عملا حذف شده است و رویدادی پیش‌پا افتاده تلقی می‌شود.مقاله زنان ملت؛ زنان یا همسران ملت، مقاله‌ای برای نقد گفتمان‌های حاکم بر فضای مشروطه است. در این اثر با مرزشکنی‌ اجتماعی زنان در دوره مشروطه آشنا خواهیم شد. مقاله نقش زن بر متن مشروطیت، به دنبال پرداختن به تناقضات نظری گفتمان مشروطه می‌پردازد. گفتمانی که از یک‌سو زنان و مردان را هم‌تراز یک‌دیگر می‌داند و از سوی دیگر، زن را تحت قیمومیت‌ مرد می‌داند.
یکی دیگر از مقالات مهم این نویسنده، دگرگونی زن و مرد در زبان مشروطیت نام دارد که در آن متوجه می‌شویم چرا برخی کلمات نظیر وطن برداشتی مونث دارند اما واژه ملت، کلمه‌ای مذکر تلقی می‌شوند. این مونث‌/مذکر‌انگاری در بازنگاری‌ و نونگراری‌ زن و مرد اثر داشته‌اند. از دیگر از مقالات این کتاب اقتدار و عاملیت: بازنگری کنشگری زنان در دوره رضاشاه نام دارد. این مقاله روی موضوعی مناقشه‌برانگیز تمرکز دارد و به ما می‌گوید که چگونه فعالیت تشکل‌های حامی حقوق زنان، به تدریج تحت سیطره دولت پهلوی اول در آمده است.

نقد کتاب «چرا شد محو از یاد تو نامم»

کتاب «چرا شد محو از یاد تو نامم»، بیشتر بر روی دوره مشروطه و رویدادهای آن زمان تمرکز دارد. روایت‌های انقلاب مشروطه عمدتا مردانه هستند و به همین دلیل اثر فوق، اهمیت بالایی دارد چون آن نگرش را با اتکا به اسناد و مدارک موجود به چالش می‌کشد. از طرف دیگر دوره مشروطه نیز از اهمیت بالایی برخوردار است و بسیاری آن را یک نقطه عطف مهم در تاریخ ایران می‌دانند. به همین دلیل بازخوانی و بررسی این دوره تاریخی، ضرورت بسیار مهمی دارد و باید با آن مواجهه‌ای انتقادی داشت. این کتاب تلاش می‌کند تا چنین رویکردی را نسبت به مشروطه داشته باشد.
خواندن کتاب «چرا شد محو از یاد تو نامم» را به چه کسانی توصیه می‌کنیم؟

این کتاب برای علاقه‌مندان به تاریخ معاصر ایران، مناسب است. اگر به انقلاب مشروطه علاقه دارید و دوست دارید در این حوزه مطالعه دقیق‌تری داشته باشید کتاب فوق به شما بینش جدیدی می‌دهد. علاقه‌مندان به حقوق زنان و مطالعات جنسیت نیز می‌توانند این کتاب را بخوانند.
در بخشی از کتاب «چرا شد محو از یاد تو نامم» می‌خوانیم:

در تاریخ‌نگاری‌های کنونی در باب انقلاب مشروطه ایران (۱۹۰۹-۱۹۰۵) اغلب داستان سال‌های انقلاب را با ماجراهای روز ۱۴ شوال ۱۳۲۳ ه. ق (۱۱ دسامبر ۱۹۰۵ م) آغاز می‌کنند. در آن روز سه تاجر قند بازار تهران، سید هاشم قندفروش، حاج احمد قیصریه و آقا سید اسماعیل‌خان چرم‌فروش به دستور علاءالدوله چوب‌فلک شدند. بنا بر آنچه به ما گفته شده است, این دو حادثه منجر به اعتراض دو رهبر روحانی مهم، سید محمد طباطبایی و سید عبدالله بهبهانی و بست‌نشینی آنها در حرم حضرت شاه‌عبدالعظیم شد. آنها خواستار عزل حاکم نهران و تأسیس نهاد عدالت‌خانه شدند. بست‌نشینی یک ماه بعد با موفقیت پایان یافت: هرچند علاء‌الدوله نخست‌وزیر بافی ماند. از مقام حکمرانی تهران عزل شد و حکم سلطنتی برای تأسیس عدالت‌خانه نیز صادر گردید. چند ماه بعد حادثه‌ای دیگر دور بعدی اعتراضات را درپی داشت. هنگامی که سربازان حکومتی تلاش می‌کردند جمعیت معترض در مسجد جامع تهران را پراکنده کنند, دو طلبه به نام‌های سید عبدالحمید و سید حسن کشته شدند. این رویداد زنجیره‌ای از رویدادهای دیگر را به دنبال داشت؛ دو تن از روحانیون تهران اقدام به مهاجرت کردند و در تاربخ ۱۸ جمادی‌الاول ۱۳۲۴ ۷/ ژوئیه ۶ به شیخ فضل‌الله نوری در قم پیوستند، سرانجام در تاریخ ۱۴ جمادی‌الثانی ۱۳۲۴ / ۵ اوت ۱۹۰۶ مظفرالدین‌شاه فرمان مشروطبت را صادر کرد. گاه به واقعهٌ سومی نیز اشاره می‌شود که در برانگیختن خشم مردم علیه حکومت قاجار تأثیرگذار بوده است: مسیو نوز بلژیکی، وزیرمختار گمرکات ایران» در یک میهمانی بالماسکه لباس روحانیون را به تن کرد. این جستار شرحی متفاوت از سال‌های انقلاب مشروطه ارائه می‌دهد. هدف ما در اینجا بررسی این موضوع است که چگونه این‌دست رویدادها حافظه جمعی ایرانی‌ها را درباره انقلاب مشروطه شکل داده‌اند. درحالی که داستان‌های دیگر به‌تمامی به فراموشی سپرده شده‌اند.
این داستان مربوط به برخی از زنان و دختران جوان است که به قول گیل روبین همچون کالا در میان مردان مبادله شدند. دریکی از سال‌های قحطی و گرسنگی برخی از دهقانان نیازمند زنان و دختران جوان را در ازای پرداخت مالیات فروختند. تعدادی دیگر از آنان دریورش ناگهانی برخی از قبایل ترکمان با توافق اهالی روستا در ازای غنیمت جنگی برده شدند. هیچ‌یک از این دو واقعه در زمان و مکان خود.رویدادی غیرعادی محسوب نمی‌شد. در تاریخ‌نگاری‌های اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم در ایران گزارش‌های مشابه بسیاری آمده است. اما ین واقعه در سال‌های منتهی به انقلاب مشروطه در آن بستر سیاسی ملتهب که علیه حکومت مرکزی شکل گرفته بو با روایت‌های تظلم خواهی و هتک حرمت گره خورد.

 

Nic

Related post

دیدگاهتان را بنویسید