طالبان با خواهش و ریش گرو گذاشتن حقابه نمی‌دهد/ ایران تنها یک راه دارد

 طالبان با خواهش و ریش گرو گذاشتن حقابه نمی‌دهد/ ایران تنها یک راه دارد

حقابه هیرمند

ما اگر از آب هیرمند بی‌نیاز شدیم و توانستیم به خوداتکایی در زمینه‌ی آب برسیم آن وقت شاید یک روزی افغانستان در عوض گرفتن امتیازاتی از شما، آب هیرمند را بگذارد به ایران هم سر ریز شود. در غیر اینصورت هیچ راهی برای حل کردن مساله‌ی آب هیرمند وجود ندارد.

ماهان نوروزپور: رودخانه‌ی هیرمند که از افغانستان سرچشمه می‌گیرد و به دریاچه‌ی هامون می‌ریزد؛ مهم‌ترین منبع حیاتی محیط زیست استان سیستان و بلوچستان و تامین آب شرب این استان است. در طی ۱۵۰ سال گذشته، سدسازی‌های افغانستان و احداث کانال‌های انحرافی که مانع روند آب هیرمند به سمت ایران می‌شود باعث اختلافات سیاسی بین ایران و افغانستان بوده است. با روی کار آمدن طالبان امید این می‌رفت که مساله‌ی حق آبه‌ی هیرمند حل و فصل شود اما گره از آنچیزی که بود کورتر هم شده است. نزدیک به سه ماه از اخطار رئیس جمهور ایران به حکام افغانستان درباره حقابه ایران از رود هیرمند گذشته ولی هنوز خبری از انجام وعده‌های طالبان در این زمینه نشده است. کوتاهی در این زمینه به جایی رسیده که چندی پیش دو تن از نمایندگان استان سیستان و بلوچستان ضمن استمداد برای حل مشکل بی‌آبی و احقاق حق مردم این استان از رود هیرمند، از دولت خواستند سفارت طالبان در تهران را تعطیل کند. با این حال طالبان علیرغم مساعدت‌های ایران هنوز حاضر نشده سهم آب ایران از هیرمند را به طرف سیستان و بلوچستان سرازیر کند. آیا واقعا ایران باید از حق خود بگذرد؟ اگر نه چه راه‌کاری برای گرفتن حق آبه از طالبان متصور است؟ در این مورد با محسن روحی صفت، دیپلمات پیشین ایران در افغانستان گفت و گو کردیم که در ادامه آن را می خوانید:

ما صد و پنجاه سال است که بر سر حق‌آبه‌ی هیرمند با افغانستان مشکل داریم.به تازگی چه اتفاقی افتاده که این بحث دوباره داغ شده است؟

اگر در سال‌های گذشته آب هیرمند وارد ایران شده؛ فقط و فقط بخاطر سیلاب‌ها بوده است. یعنی آبی که افغانستان نتوانسته آن را کنترل بکند و آب به طرف مرز ایران روانه گشته است. در این دو سال اما با احداث سدها و کانال‌های انحرافی که آب را در موقع‌ سر ریز به هامون گودزره می‌برد حتی آن‌ آب‌های سرریز از سیلاب هم به سمت استان سیستان بلوچستان نمی‌رود. عکس‌های هوایی نشان می‌دهند که در مسیر منشأ آب تا مرز ایران زمین‌هایی که پیشتر خشک بودند؛ به مزارعی سرسبز تبدیل شده اند. حتی مواد مخدر هم در این مزارع کشت می‌شود. این‌ نشان می‌دهد که تمام آب هیرمند را دارند در این مزارع استفاده می‌کنند. در حال حاضر یک کانال انحرافی تازه‌ای در بند بخش‌آباد احداث کرده اند که دیگر هیچ آبی به سمت ایران نیاید.

 

ا

به نظر شما پذیرفتن سفارت طالبان پیش از اینکه حق‌آبه‌ی خود را بگیریم اشتباه بود؟

بله قطعا اشتباه بود. نه فقط در مساله‌ی حق آبه بلکه در مسائل فرهنگی و تمدنی و حتی بشر دوستانه اینکار غلط بود. وجود هشت میلیون مهاجر افغان در ایران و بیرون کردن مهاجرین افغان بسیار زیادی توسط پاکستان و ترکیه نشان دهنده‌ی چیست؟ اینکه مردم افغانستان از طالبان ناراضی هستند و آن را نمی‌خواهند. چرا ما باید سفارت یک گروه اقلیت در افغانستان را که هیچ حقوقی برای مردمش قائل نیست و آن‌ها را رعیت خود می‌داند بدون هیچ مذاکره و پیش شرطی در ایران بپذیریم. اصلا برای منفعت خودمان نباید به این سادگی سفارت طالبان را می پذیرفتیم. همین چند روز پیش یکی از مسوولین عالی رتبه‌ی طالبان گفته بود که چرا باید زبان فارسی یاد بگیریم اصلا فارسی به چه دردی می‌خورد؟ وقتی هم که قدرت گرفتند زبان پشتو را زبان رسمی افغانستان کردند. مگر میراث تمدنی فرهنگ فارسی و زبان فارسی کم چیزی است که همینطور مفت و رایگان بگذاریم یک اقلیت آن را نابود کند. بسیاری از بزرگترین شخصیت‌های فرهنگی تمدن فارسی از رودکی تا مولوی در همین منطقه‌ یعنی افغانستان امروزی زاده شدند. آنوقت ما میراث ارزشمند زبان و تمدن فارسی را همینطور راحت تسلیم طالبان می‌کنیم.

فکر می‌کنید چرا دولت‌ مردان ما مرتکب چنین اشتباهی شدند؟

کسانی که در راس امور هستند دید نظامی و امنیتی به همه‌ی مسائل دارند نه دید تمدنی و فرهنگی. آنوقت در همان مسائل امنیتی و نظامی هم دچار برداشت‌های اشتباه و محاسبات غلط هستند. این به این معنا نیست که الان باید با طالبان برای گرفتن حق آبه‌ بجنگند بلکه می بایست اهرم‌های قدرت لازم را علیه طالبان حفظ می‌کردند تا در چنین روزی توان چانه‌زنی داشته باشند. آقایان دید اشتباه و درک نادرستی از این روابط دارند. تلقی‌شان از این مسائل اشتباه است. با ریش گرو گذاشتن و خواهش و تمنا که کاری را نمی‌توان پیش برد.

در حال حاضر چه راهی برای پیگیری حق آبه‌ی هیرمند وجود دارد؟

هیچ راهی وجود ندارد. هیچ کس با دولت نیازمند معامله نمی‌کند. هیچ کس با دولتی که اظهار عجز و ناتوانی می‌کند چانه‌زنی نمی‌کند. ما اگر از آب هیرمند بی‌نیاز شدیم و توانستیم به خوداتکایی در زمینه‌ی آب برسیم آن وقت شاید یک روزی افغانستان در عوض گرفتن امتیازاتی از شما، آب هیرمند را بگذارد به ایران هم سر ریز شود. در غیر اینصورت هیچ راهی برای حل کردن مساله‌ی آب هیرمند وجود ندارد.

آنوقت با چنین فرضی، مشکل و بحران آب استان سیستان و بلوچستان را چطور حل کنیم؟

ببینید هیچ اراده‌ای برای حل کردن این بحران وجود ندارد. باید به مسوولان گفت هم آنقدر که سرمایه‌گذاری در بخش نظامی مهم است، تشنگی و کمبود آب مردم یک استان هم اهمیت دارد باید از الان برای آن فکری بکنند. منتها هیچ نیتی و هیچ عزمی در این زمینه وجود ندارد. ما باید بنشینیم فکر کنیم تا ببینیم چطور می‌توانیم بدون آب هیرمند، آب سیستان و بلوچستان را تامین کنیم. اول از همه باید طرح‌هایی ارائه دهیم که جلوی هدر رفت آب موجود در سیستان و بلوچستان را بگیرد. من همین دیروز از زاهدان می آیم. آنجا دیدم پسماند عظیمی از آب همینطور سرازیر شده و بی‌هدف می‌رود. پرسیدم این آب به کجا می‌رود به من گفتند که پاکستان آن را تصفیه می‌کند و از آن استفاده می‌کند. متوجه منظورم می‌شوید؟ پسماند همین آب موجود در سیستان و بلوچستان را پاکستان استفاده می‌کند. الان لوله‌های آب این استان آنقدر قدیمی هستند که چهل درصد آب این منطقه از طریق همین لوله‌ها هدر می‌رود. چاه نیمه‌هایی که وجود دارند نصف آب موجود را با تبخیر شدن هدر می‌دهند. باید اول از همه برای جلوگیری از هدر رفت آب فکری کرد. یک برنامه‌ای تهیه شده از اداره‌ی حقوقی وزارت خارجه و به وزارت نیرو تحویل دادند تحت عنوان «رویین تن سازی سیستان و بلوچستان». در این طرح می‌خواهند اب از دریای عمان بیاورند و مثل کشورهای عربی حوزه‌ی خلیج فارس با نمک‌زدایی و آب شیرین کن آب سیستان و بلوچستان را تامین کنند. این‌ طرح‌ها باید جدی گرفته شود الان همین کشورهای عربی با وارد کردن آب و دستگاه‌های آب شیرین کن آب خود را تامین می‌کنند. کشور استرالیا نیمی از گوجه‌ی خود را با آب نمک‌زدایی شده‌ی دریا پرورش می‌دهد. همانطور که اول بحث هم گفتم تنها راهش رسیدن به خود اتکایی در آب است منتها هیچ کس نه دغدغه‌ی این مسائل را دارد نه اراده‌ای برای حل کردنش.

Nic

Related post

دیدگاهتان را بنویسید