دانشمندان چگونه کشف کردند سیگار باعث سرطان میشود؟
بهدلیل تبلیغات گسترده سیگار، چندین دهه طول کشید تا جامعه بهطور گسترده اثرات مضر سیگار و ارتباط قوی آن با سرطان ریه را بپذیرد.
سه پیام رایج سلامتی که احتمالاً همگی ما زیاد شنیدهایم، این است که میوه و سبزیجات زیاد بخورید، بهطور منظم ورزش کنید و سیگار نکشید. این واقعیت که سیگارکشیدن یک عامل خطر اصلی برای سرطان ریه و همچنین بسیاری از بیماریهای دیگر محسوب میشود، اکنون به خوبی پذیرفته شده است. بهسختی میتوان باور کرد که زمانی پزشکان سیگارکشیدن را به بیماران خود توصیه میکردند. اما چگونه سیگار از توصیه به منع رسید؟
ژنرال لوتر ال. تری، جراح کل آمریکا در سال ۱۹۶۴ گزارشی پیشگامانه منتشر کرد که در آن بیان میکرد کشیدن سیگار باعث سرطان ریه و حنجره میشود. مقالهای در سال ۲۰۱۳ به مناسبت پنجاهمین سالگرد مقالهی تری، تأثیر و اهمیت آن گزارش را ۵۰ سال بعد منعکس و چگونگی تأثیر آن بر سیاستهای بهداشت عمومی و افزایش آگاهی در مورد خطرات سیگار را برجسته کرد . تری در مقالهاش حتی فراتر رفت و به شواهد روبهرشد ارتباط بین مصرف دخانیات و سایر شرایط از جمله آمفیزم، بیماری قلبی و انواع سرطان اشاره کرد.
در زمان انتشار مقالهی تری، بیش از نیمی از مردان آمریکایی و بیش از یکسوم زنان آمریکایی سیگاری فعال بودند. بسیاری از ما نمیتوانیم زمانی را به یاد بیاوریم یا تصور کنیم که سیگارکشیدن در ادارهای شلوغ یا در هواپیما کاملاً عادی بود. اما حتی قرنها قبل، برخی شروع به پرسیدن این سوال کرده بودند که آیا سیگارکشیدن ممکن است به سلامتی ما آسیبی وارد کند یا خیر.
شواهد اولیه از خطرات سیگار کشیدن
یکی از اولین نشریاتی که ارتباط بین تنباکو و بیماری را نشان میداد، در سال ۱۶۰۲ منتشر شد. به گفتهی شورای سرطان نیوساوتولز، نویسندهی انگلیسی ناشناس مقاله اظهار داشت که احتمال دارد دود تنباکو اثراتی مشابه دوده برای رفتگران دودکش (افراد مسئول پاکسازی دودکشها) داشته باشد. در آن زمان ثابت شده بود که این اشخاص به بیماریهای ناشی از قرارگیری در معرض دوده مبتلا میشوند.
گزارشهای پزشکی علت موارد سرطان ریه در قرن بیستم را تنباکو میدانستند
در طول قرنهای بعدی، تعداد انگشتشماری از افراد دیگر سعی کردند مردم را در مورد خطرات احتمالی پیپ، سیگار برگ و سیگار آگاه کنند، اما آن توصیهها بهندرت در بین عموم مردم مورد توجه قرار گرفتند. تازه در قرن بیستم بود که موارد ابتلا به سرطان ریه شروع به افزایش کرد و نادیدهگرفتن گزارشهای پزشکی که انگشت اتهام را به سمت تنباکو نشانه میگرفتند، سختتر شد.
سردبیران روزنامهها از ترس خشم بزرگترین شرکتهای صنعت دخانیات و ازدستدادن کل درآمد تبلیغاتی، در اوایل و اواسط قرن بیستم در مورد انتشار مقالههای ضد سیگار کمی دستپاچه و نگران بودند. بحث در جامعه پزشکی نیز بالا گرفت، زیرا بسیاری از پزشکان پذیرش مجموعه شواهد روبهرشد را دشوار میدانستند و در تلاش برای درک این موضوع بودند که چرا به نظر میرسد همهی کسانی که بهشدت سیگار میکشند، مشکلات سلامتی ندارند.
بهاینترتیب، حتی با انتشار گزارشهای بیشتر و بیشتر در دهههای ۱۹۴۰ و ۱۹۵۰، تلاشهای ضد سیگار در ایالات متحده عمدتاً توسط سازمانهای غیرانتفاعی بهداشتی و نه قانونگذاران هدایت میشد و بسیاری از مردم از خطرات سیگار بیاطلاع ماندند.
مطالعات انسانی
اگر کمی به عقبتر و به دهههای ۱۹۲۰ و ۱۹۳۰ برگردیم، میبینیم که افزایش موارد سرطان ریه باعث شد مردم کمکم متوجه ضرر سیگار شوند. تنها به لطف حوزهی روبهرشد همهگیرشناسی یا اپیدمیولوژی (مطالعه چگونگی گسترش بیماریها و کنترل آنها) است که روند افزایش سرطان ریه بهطور کلی مورد توجه قرار گرفت. همانطور که محققان، سرطان ریه را مورد مطالعه قرار دادند، برخی از روشهای مورد استفاده در اپیدمیولوژی را نیز بهبود بخشیدند و روشهایی را که امروزه نیز مورد استفاده قرار میگیرند، پایهگذاری کردند.
اپیدمیولوژی در دهههای ۲۰ و ۳۰ میلادی مردم را بیشتر متوجه افزایش موارد سرطان ریه کرد
فرانتس هرمان مولر، محقق آلمانی، در سال ۱۹۳۹، مطالعهی موردشاهدی مهمی را انجام داد. این مطالعات یکی از پایههای اصلی تحقیقات بهداشتی امروزی، دو گروه از افراد را با هم مقایسه میکنند؛ گروهی که همگی بیماری یا وضعیت خاصی دارند و گروه کنترل که تا حد امکان مشابه گروه اول هستند، اما مهمتر از همه، مبتلا به بیماری نیستند.
در حالی که مطالعهی مولر تحقیق کاملی نیست، بدون شک قابلتوجه بود و به این نتیجه رسید که احتمال ابتلای افراد سیگاری به سرطان ریه بیشتر از افراد غیرسیگاری است. تحقیقات مشابه بعدی همین موضوع را نشان داد، اما یک نکته مهم در مورد مطالعات موردشاهدی این است که آنها نمیتوانند علت یا رابطهی علت-معلولی را نشان دهند؛ دلیلی وجود نداشت که فرض کنیم سیگاریها به دلیل یک تصادف ساده یا یک عامل ناشناخته دیگر بیشتر از گروه شاهد، به سرطان ریه مبتلا نمیشدند.
بااینحال، با ورود به دههی ۱۹۵۰، دادههای بیشتر به این ایده که سیگار برای سلامتی مضر است، وزن بیشتر بخشیدند. مهمتر از همه، مطالعات همگروهی نیز در حال راهاندازی بود. مطالعهی همگروهی که نوعی مطالعهی طولی است که بهمنظور کشف روندها، افراد را در یک دورهی زمانی پیگیری و عادات و نتایج سلامتی آنها را ردیابی میکنند. شواهد نشان میداد افراد سیگاری نسبت به همتایان غیرسیگاری خود نتایج سلامت ضعیفتری داشتند.
مطالعات حیوانی
همانطور که رابرت پراکتور، تاریخنگار علم، در مقالهای در سال ۲۰۱۱ توضیح میدهد، دادههای حیوانی نیز در جمعآوری شواهد برای کشف ارتباط سیگارکشیدن با سرطان، نقش کلیدی داشتند. آنجل اچ. روفو، محقق پیشگام سرطان آرژانتینی نشان داد که دود تنباکو زمانی که روی پوست خرگوشها قرار میگیرد، سرطانزا است. آزمایشهای مشابهی بعداً با موشها تکرار و بهطور گسترده در رسانهها پوشش داده شد و واکنش عمومی شرکتهای دخانیات را به تلاشهای بیشتر برای تغییر روایت در پی داشت.
برخلاف انتشار مطالعهی موشها در دههی ۱۹۵۰ که شواهدی از اثرات مضر سیگار ارائه میکرد، تعداد افرادی که سیگار میکشیدند در ایالات متحده همچنان در حال افزایش بود. اوج تعداد سیگاریها در ایالات متحده در اواسط دهه ۱۹۷۰ بود که نشان میدهد مدتی طول کشید تا تأثیر مطالعه بر عادات سیگارکشیدن جامعه نمایان شود.
دیگر تحقیقات
علاوه بر شواهد انسانی و حیوانی، دادههای علمی قانعکنندهی دیگری نیز در حال جمعآوری بودند. همانطور که پراکتور توضیح میدهد، مشاهدات سلولهای ریه در آزمایشگاه نشان داده است که چگونه دود سیگار میتواند به مژکها آسیب برساند. مژکها ساختارهای ریز مومانندی هستند که مجرای هوایی را میپوشانند و مخاط و ذرات به دامافتاده، مانند اجزای مضر سیگار را که هیچکس نمیخواهد در بدنش باقی بمانند، حرکت میدهند.
در دههی ۱۹۳۰، دانشمندان کشف کردند که گروهی از مواد شیمیایی به نام هیدروکربنهای آروماتیک چندحلقهای که در قطران یافت میشوند، مشکلاتی را برای سلامتی رفتگران دودکش ایجاد میکنند. اندکی بعد، محققان، از جمله روفو، همان مواد شیمیایی را در دود تنباکو یافتند. یافتهها توضیح روشنی از چگونگی تأثیر سیگارکشیدن بر ایجاد سرطان ارائه میدهند.
سخن پایانی
در دههی ۱۹۶۰، موضوع سیگار و اثرات آن بر سلامتی بسیار جدی شده بود. انجمنهای بهداشتی در سرتاسر ایالات متحده از جان اف. کندی، رئیسجمهور وقت ایالات متحده، خواستند تا یک گروه ویژه برای بررسی مشکل دخانیات راهاندازی کند. این درخواست به انتشار گزارش ژنرال لوتر ال. تری، جراح کل آمریکا در سال ۱۹۶۴ منجر شد و گام بزرگی در درک خطرات سیگار بود.
سازمان بهداشت جهانی میگوید دخانیات سالانه بیش از هشت میلیون نفر را در سراسر جهان، هم ازطریق استعمال مستقیم و هم استنشاق ناخواستهی دود آن به کام مرگ میکشاند. امروزه، روند مصرف سیگار در سطح جهانی متفاوت است. برخی از مکانها به سمت ممنوعکردن مصرف دخانیات میروند، درحالیکه برخی دیگر درحال کنارگذاشتن ممنوعیتها هستند. بااینحال، اکنون بهطور گسترده پذیرفته شده است که سیگار خطر ابتلا به سرطان را افزایش میدهد و این واقعیت همچنان باعث ایجاد کمپینهای آگاهیبخشی برای تشویق مردم به ترک سیگار میشود.