جرأت مندی و نه گفتن
جرأت مندی و نه گفتن – بدون آن که حقوق انسانیمان را بدانی، زندگی کرده ایم. اصلی ترین حقوق خود را نشناختیم. ندانستیم چگونه رفتار کنیم و چطور به رفتار دیگران واکنش نشان دهیم. چطور از درخواست کردن نترسیم، از نه شنیدن فرار نکنیم و خواسته خود را بیان کنیم. از همه مهمتر چگونه به درخواست دیگران پاسخ دهیم.
برخی از افراد عادت کرده اند حقوق خود را نادیده بگیرند، به هر درخواستی بله و چشم می گویند و از بیان نظر خودشان چشم پوشی می کنند. این کار باعث می شود که عزت نفس و اعتماد به نفس شما کم شود.
اما چگونه باید توانمندتر شویم و با شهامت و آزادی تصمیم بگیریم و رفتار کنیم؟
برای این کار ابتدا باید با حقوق انسانی خود آشنا شویم و ضمن مسئولیت پذیری مطبق نسبت به کلیه رفتارهای خود و احترام به خود و دیگری، با شهامت درخواست هایتان را مطرح و به درخواست دیگران پاسخ دهیم.
گاهی وقت ها بله گفتن به درخواست دیگران، برابر با نه گفتن به حقوق خودتان است.
حقوق انسانی خود را بدانیم؟
حقوق یکسان
اول از همه باید بدانیم که همه افراد از حقوق یکسان برخوردار هستند، فرقی نمی کند یه کودک ۴ ساله و یا یک فرد هفتاد ساله، یک هنرمند و ورزشکار و یا یک فروشنده ساده و…. باید همانطور که انتظار داریم دیگران با ما رفتار کنند، ما هم باید به همان شکل با آن ها رفتار کنیم.
احترام
اولین ترین حق هرکسی این است که مورد احترام قرار گیرد. فرقی نمی کند که با چه کسی برخورد می کنیم، باید به او احترام بگذاریم، همچنین حق ماست که دیگران با احترام با ما برخورد کنند.
مسئولیت پذیری
مورد بعد این است که مسئولیت کارها و انتخاب های خود را بپذیریم. خیلی مواقع مانند انتخاب رشته و… از انتخاب خود ناراضی هستیم و به زمین و زمان بد و بیراه می گوییم و تمامی مشکلات را گردن دیگری می اندازیم ولی خود را مورد سرزنش قرار نمی دهیم. موضوعی که به شدت در رشد فردی ما اهمیت دارد، این است که صددرصد مسئولیت انتخاب هایمان را بپذیریم. در واقع دومین حقی که ما دارین این است که آزاد هستیم هر تصمیمی بگیریم ولی باید مسئولیت تصمیم های خود را نیز برعهده بگیریم. فقط باید درنظر داشت که فرزندی که از خانواده خود خدمات می گیردف نمی تواند بگوید هر تصمیمی را که دوست داشته باشم می گیرم و مسئولیتش را می پذیرم.
تعارف الکی
مورد بعدی تعارفات الکی است، دلمان یک چیز می خواهد وی زبانمان چیز دیگری می گویید، مانند دعوت از میهمانان برای شام و… اگر حرف دل و زبان ما یکی نباشد و تعارف الکی می کنیم، در واقع داریم دروغ می گوییم. چطور است که دروغ در میان ما زشت است ولی تعارف نشان ادب؟؟؟
مثلا دوستی (که میدانید به سختی میشود به حرف او حساب کرد) از شما درخواست پول می کند و دل شما نمی خواهد ولی به می دهید، حال یا می خواهید از او پس بگیرید و خجالت می کشید و یا کار شما با او به دعوا می کشدف اگر روز اول به دروغ تعارف نمی کردید، به این مشکل نمی خوردید.
گذشت کردن
مورد بعدی این است که نیاز خود را بدون ایجاد زحمت برای دیگران در الویت قرار دهیم. درست است که گذشت کردن رفتار پسندیده ای است، اما اگر منجر به غر زدن و یا منت گذاشتن سر دیگران نشود. اگر من اجازه داده ام که دیگران نیازشان را در الویت قرار دهند و از خواسته خود چشم پوشی کردم، نباید توقعی در قبال اینکه گذشت کرده ام داشته باشم.
برای مثال فرض کنید که در تابستان در تاکسی نشسته اید و هوا گرم است و راننده کولر را روشن نمی کند. چه کاری می کنید، شروع به غر زدن می کنید و در دل خود به او بد و بیراه می گویید و یا خواسته خود را به او می گویید.
درخواست کردن
از بین تمامی حقوق انسانی، درخواست کردن، مهمترین آنهاست. معمولا قبل از درخواست کردن، شروع می کنیم در ذهن خود از جانب طرف مقابل به درخواستمان پاسخ می دهیم. اما باید به طرف مقابلمان حق بدهیم که جواب نه!! بگوید و قرر نیست همیشه با درخواست مثبت مواجهه شویم و نباید ناراحت شویم.
جرأت مندی و نه گفتن
ترس از نه شنیدن از همان ترس هایی است که باعث می شود گاهی به خودمان هم دروغ بگوییم. وقتی می خواهیم خواسته هایمان را بیان کنیم، مکانسیم مغز به شکلی عمل می کند که با وارد آوردن دلایل و بهانه ها ما را از بیان درخواستمان مصرف کند. (نکند از درخواست من ناراحت شود، نکند من را دوست نداشته باشد و…)
ما تصمیم می گیریم درخواست کنیم، اما پیش از درخواست و شنیدن پاسخ طرف مقابل مغزمان پاسخ های احتمالی را بررسی می کند. بعید می دانم قبول کند؟ اگر نه بگوید چه؟ چه فکری راجع به من می کند؟ نکند بد بدخورد کند؟ یک وقت زشت نباشد؟ الان زمان مناسبی نیست و…
جی کی رولینگ، همان کسی است که پول خریدن نان برای دخترش نداشت و بعد از اتمام کتابش (هری پاتر) ۱۲ ناشر به او نه گفتند ولی او شهامت ادامه و شنیدن نه های بیشتر را داشت و آنقدری ادامه داد تا به موفقیت رسید.
جی کی رولینگ: زندگی بدون شکست امکانپذیر نیست. مگر اینکه آن قدر با احتیاط زندگی کنید که گویی اصلا زندگی نکرده اید؛ که در این صورت شما به صورت پیش فرض شکست خورده اید
شاید نه گفتن و نه شنیدن به ظاهر تلخ باشد ولی یک نه حقیقی خیلی بهتر از بله ای است که از روی خجالت و رودربایستی یا یک بله دروغ خود و دیگران را به زحمت بی اندازیم. برخی از افراد بله می گویند ولی به موقع کار را انجام نمی دهند و یا انرژی لازم را نمی گذارند و همین باعث می شود که آن کار درست انجام نشود و در واقع اگر در ابتدا نه می گفتند، بهتر بود. نمی خواهیم بگوییم که هرکسی به ما بله می گوید اینگونه است ولی باید با دیگران صادقانه برخورد کنیم و طوری رفتار کنیم که دیگران نیز با ما صادق باشند.
باید نه شنیدن را هم تمرین کنیم تا پوستمان کلفت شود. چند تمرین: به نمایشگاه اتومبیل بروید و بخواهید که تراول ۵۰ تومنی شما را خرد کند و….
هر روز کاری کنید که شما را می ترساند.