اگر انسانها منقرض شوند، چه اتفاقی برای زمین میافتد؟
در پی انزوای انسانها در جریان دنیاگیری کووید ۱۹ و آمدن حیوانات به درون شهرها، این سؤال مطرح شده است که اگر انسان از روی زمین محو شود، چه اتفاقی خواهد افتاد.
در اعماق جنگلهای بارانی گواتمالا یکی از بقایای مشهور تمدن مایاها قرار دارد: قلعهای تقریبا دوهزار ساله بهنام تیکال که ویرانهای از آن برجای مانده است. وقتی آلن ویسمن، نویسنده و روزنامهنگار، در اطراف منطقه قدم میزد، در امتداد مسیر مسئلهی جالبی را کشف کرد. او گفت شما در حال قدمزدن در این جنگل بارانی متراکم هستید و روی تپهها راه میروید؛ اما آنچه در حال قدمزدن روی آن هستید، درواقع اهرام و شهرهایی هستند که کاوش نشدهاند. بهعبارتدیگر، دربارهی مکانهایی مانند تیکال میدانیم؛ زیرا انسانها بقایای آنها را کنده و درآوردهاند. در همین حین، ویرانههای بیشمار دیگری زیر جنگلها و زمین پنهان مانده است. این موضوع بهشدت تکاندهنده است که طبیعت با چه سرعتی ما را در خود مدفون میکند. این صحنه از جنگلهای بارانی به ما فرصتی میدهد تا بینیم اگر انسان از بین برود، زمین چگونه بهنظر میرسد.
اخیرا مسئلهی نبود انسانها و تأثیر آن روی زمین بهطور خاص در کانون توجه قرار گرفته است؛ زیرا دنیاگیری کووید ۱۹ انسانها را درون خانهها نگه داشته و حیوانات را تشویق کرده است تا به محیطهای شهری بیایند و باعث شده است فکر کنیم اگر در انزوا بمانیم، زندگی چگونه بهنظر خواهد رسید. ویسمن، نویسندهی کتاب «جهان بدون ما»، چندین سال را با مصاحبه با کارشناسان و بررسی سیستماتیک این سؤال سپری کرده است که اگر انسانها ناپدید شوند، برای سیارهی ما (برای شهرها و صنایع و برای طبیعت) چه اتفاقی خواهد افتاد؟
انقراض انسان و تاثیر روی زمین
چندین تئوری دربارهی عوامل انقراض بشر وجود دارد و بعید بهنظر میرسد بهسادگی در یک لحظه ناپدید شویم. بااینحال، تصور ریشهکنشدن ناگهانی و کامل انسان از روی زمین شاید ازطریق ویروس کشفنشدهی خاص انسان قدرتمندترین راه برای کشف موضوعی است که درصورت ناپدیدشدن انسانها از روی سیاره اتفاق میافتد. این سؤال موجب جلب توجه ویسمن به مکانهایی شده است که در آنها بهدلیل فقدان ناگهانی نگهداری انسانی، برخی از تغییرشکلهای چشمگیر و فوری نمایان شده است. بدون حضور انسانها تا بارندگی و آبهای زیرزمینی را منحرف کنند، راههای زیرزمینی شهرهای وسیعی مانند لندن و نیویورک در چندین ساعت پس از نابودی ما دچار سیلاب خواهند شد. ویسمن گفت: «مهندسان به من گفتهاند که حدود ۳۶ ساعت طول میکشد تا مسیرهای زیرزمینی کاملا غرق آب شوند.» درصورت نبود نظارت انسانی، خرابی در پالایشگاههای نفت و نیروگاههای هستهای تعمیر نخواهد شد و احتمالا به آتشسوزیهای عظیم و انفجارهای هستهای و بارانهای رادیواکتیو ویرانگر منجر خواهد شد.
بههمینترتیب، ما انبوهی از ضایعات را برجای میگذاریم که بیشتر آنها را پلاستیکها تشکیل میدهند که احتمالا برای هزاران سال باقی خواهند ماند و اثرهایی روی حیاتوحش میگذارند که ما تازه شروع به درک آنها کردهایم. در همین حین، میکروبها و گیاهان ضایعات نفتی ریختهشده در محوطههای صنعتی و کارخانهها یا نفوذیافته درون آن را تجزیه و استفاده میکنند و این فرایند احتمالا چندین دهه طول میکشد. تجزیهی آلایندههای آلی پایدار زمان بسیار بیشتری خواهد برد. بعضی از این آلایندههای آلی پایدار ممکن است تقریبا هرگز تجزیه نشوند؛ اما درنهایت بهطور بیخطری دفن میشوند.
بدون شک، ترکیب آزادشدن سریع و آهستهی آلایندههایی که ما از خود برجای میگذاریم، اثرهای مخربی روی زیستگاههای اطراف و حیاتوحش خواهد گذاشت؛ اما این امر لزوما بهمعنای نابودی کامل نیست. کافی است به بازگشت مجدد حیاتوحش در محل فاجعهی چرنوبیل نگاهی بیندازیم تا درک کنیم طبیعت چگونه میتواند در مقیاسهای زمانی کوتاه و حتی در چنین موارد شدیدی مقاومت کند.
در همین حین آبهایی که زیر شهرها جاری میشوند، ساختارهای فلزی نگهدارندهی راهها را میپوسانند و کل راهها فرو خواهد ریخت و به رودخانههایی در وسط شهر تبدیل میشوند. در زمستانهای پیاپی و بدون اینکه انسانها یخزدایی کنند، سطوح خیابانها شکسته و فضاهای جدیدی برای ریشهگرفتن بذرهایی مهیا میشود که ازطریق باد و پرندگان به آنجا میرسد و بهشکل درختانی درمیآیند که تخریب راهها را ادامه میدهند. برای پلها نیز همین اتفاق رخ خواهد داد. بدون حضور انسانها برای حذف گیاهان محکمی که بین میانبندهای فولادی ریشه میزنند و تخریب عمومی این ساختارها، آنها در مدت چندصد سال تخریب خواهند شد.
بهدنبال ایجاد زیستگاههای جدید، طبیعت دست به کار میشود و درختان در فضاهای بهوجودآمده رشد میکنند. این امر موجب تجمع مواد آلی خشکی مانند برگها و شاخهها میشود و طعمههای مناسبی برای آتشسوزیهای ناشی از صاعقه مهیا میکند که کل ساختمانها و خیابانها را فرامیگیرد و میتواند تمام شهرها را به زمین بریزد. درنتیجهی آتشسوزیها، مواد سوختهای تولید میشود که به خیابانها میافتد و برای پرورش حیات عالی خواهند بود.
در مدت ۵۰۰ سال، خیابانها به چمنزارها و جنگلهایی کوچک تبدیل و در مدت صدها سال، ساختمانهای درمعرض آسیب مداوم ناشی از فرسایش و آتشسوزی تخریب خواهند شد. اولین چیزی که فرو میافتد، سازههای شیشهای و فلزی مدرن است که شکسته میشوند و میپوسند؛ اما ساختمانهایی که بیش از همه دوام خواهند آورد، همانهایی هستند که از خود زمین ساخته شدهاند؛ مانند سازههای سنگی. البته منظرهی آنها نیز تغییر خواهد کرد.
جایی که موجودات وحشی هستند
در محدودههای مزارع کشاورزی که درحالحاضر نیمی از زمینهای مسکونی زمین را میپوشانند، بازیابی سریع حشرات رخ خواهد داد،؛ زیرا با نابودی انسان، استفاده از آفتکشها و مواد شیمیایی دیگر متوقف میشود. این امر موجب آغاز آبشاری از وقایع میشود. وقتی وضعیت حشرات بهتر شود، وضعیت گیاهان و سپس پرندگان نیز بهتر خواهد شد. زیستگاههای اطراف (جوامع گیاهی، خاکها، آبراههها و اقیانوسها) با رهایی از تأثیر مواد شیمیایی احیا خواهد شد. این امر بهنوبهی خود حیاتوحش را به حرکت و سکونت ترغیب میکند و این انتقال موجب افزایش تنوع زیستی در مقیاس جهانی خواهد شد.
پژوهشگرانی که تنوع جانوران بزرگ (مانند شیرها، فیلها، ببرها و کرگدنها و خرسها) را مدلسازی کردهاند، نشان دادهاند زمین زمانی غنی از این گونهها بوده است؛ اما هنگامیکه انسانها روی زمین پراکنده شدند و حیوانات را شکار و به زیستگاههای آنها حمله کردند، وضعیت تغییر کرد.
سورن فوربی، مدرس اکولوژی و تکامل در دانشگاه گوتنبرگ سوئد، توضیح داد:
همانطورکه انسانها از آفریقا و اوراسیا به دیگر بخشهای جهان مهاجرت کردند، با ورود آنها به مناطق جدید نرخ انقراض افزایش پیدا کرد. در استرالیا، افزایشی در انقراض درحدود ۶۰ هزار سال پیش و در آمریکای شمالی و جنوبی افزایشی در انقراض درحدود ۱۵ هزار سال پیش و در ماداگاسکار و جزایر کارائیب، افزایش چشمگیری در مدت چندهزار سال پیش مشاهده میشود.
فوربی گفت بدون پراکنش انسانها در مناطق مختلف زمین و کاهش جمعیت جانوران بزرگ، کل سیاره میتوانست مانند پارک ملی سرنگتی در شرق آفریقا، غنی از گونههای متنوع باشد. درواقع، قبلا جانوران بزرگ همهجا وجود داشتند و اگر دخالت انسان نبود، امروزه نیز حیوانات بزرگ در تمام مناطق زمین وجود داشتند. پژوهش او نشان داده است که بدون تأثیر انسانی روی گونههای بزرگ، بخشهای مرکزی کشور آمریکا و بخشهایی از آمریکایجنوبی از مکانهای غنی روی زمین ازنظر جانوران بزرگ خواهد بود. جانورانی مانند فیلها در جزایر مدیترانه منظرهای رایج خواهند بود و حتی در بیشتر بخشهای اروپایشمالی کرگدنها دیده خواهند شد.
آیا زمین میتواند بدون انسان تنوع زیستی گذشتهی خود را بازپس بگیرد؟ براساس محاسبهی فوربی و همکارانش، حتی اگر بهطور ناگهانی از صحنهی زمین محو شویم، میلیونها سال طول میکشد تا زمین از انقراضهای گذشته احیا شود. ینس کریستین سونینگ، استاد اکولوژی و جغرافیای زیستی در دانشگاه آرهوس دانمارک، توضیح داد: «چیزی حدود سه تا هفت میلیون سال یا بیشتر طول میکشد تا زمین به وضعیت پیش از انقراض بازگردد. اساسا اگر تأثیرات انسانی وجود نداشت، کل زمین طبیعت دستنخوردهی بزرگی بود.»
طبیعت راهی پیدا میکند
سیارهی زمین ممکن است درنهایت سرسبزتر و متنوعتر شود؛ اما نمیتوانیم اثرهای تغییرات اقلیمی را نادیده بگیریم که بهاحتمال زیاد پایدارترین اثر انسان روی زمین است. ویسمن به نداشتن اطمینان به پیشبینی دربارهی آیندهی زمین اشاره میکند. برای مثال، اگر انفجارهایی در کارخانههای صنعتی یا منابع نفتی یا گازی رخ دهد که تا مدتها پس از نابودی ما همچنان ادامه داشته باشد، مقادیر زیادی کربندیاکسید وارد اتمسفر خواهد شد. کربندیاکسید برای همیشه در اتمسفر معلق نمیماند. اقیانوسها نقش اساسی در جذب کربندیاکسید هوا ایفقا میکنند؛ اما اقیانوسهای نیز محدودههای تحملی دارند. اسیدیشدن آب میتواند موجب آسیبزدن به هزاران گونه دریایی شود. بهنظر میرسد هزاران سال طول بکشد تا سطوح کنونی کربندیدکسید موجود در اتمسفر کاملا از اتمسفر خارج شود. براساس پژوهش ویسمن، این فرایند میتواند ۱۰۰ هزار سال طول بکشد.
اگر دریا به نهایت ظرفیت خود برسد و گازهای گلخانهای زیادی در اتمسفر باقی بمانند، گرمایش مداوم حاصل به ذوبشدن بیشتر کلاهکهای یخی قطبی و آزادشدن گازهای گلخانهای بیشتری از لایهی منجمد خاک و درادامه ایجاد حلقهی بازخورد پیشروندهی تغییردهندهی اقلیمی منجر میشود. برایناساس، با اطمینان میتوان فرض کرد که اثرهای تغییرات اقلیمی تا مدتهای طولانی پس از نابودی ما همچنان وجود خواهد داشت؛ اما در این زمینه ویسمن حرف امیدوارکنندهای میزند. او میگوید در دورهی ژوراسیک، مقدار کربندیاکسید موجود در اتمسفر پنجبرابر مقدار کنونی بود که به افزایش درخورتوجهی در اسیدیته اقیانوس منجر شده بود. در آن دوران، برخی از گونههای دریایی توانستند شرایط را تحمل کنند و به چیزی تکامل یابند که امروزه روی زمین میبینیم. ویسمن گفت درنهایت با وجود شرایط اقلیمی شدید و خسارت شدید ناشی از آن، طبیعت راه خود را پیدا میکند. ممکن است روزی دنیایی بدون انسانها وجود داشته باشد؛ ولی این امر از ادامهدادن سایر اعضای سیاره مانع نمیشود.