اختلال استرس پس از سانحه در کودکان: تاثیر تجربه بر تروما
مطالعهای در دانشگاه ایست آنجلیا نشان میدهد که نحوه مواجهه یا همان تجربه کودکان از یک اتفاق ترسناک بیشتر از خود حادثه بر اختلال استرس پس از سانحه در کودکان تأثیر میگذارد. این تحقیق نشان میدهد که چگونگی به خاطر سپردن رویداد و افکار و احساسات کودکان نسبت به خود پس از این اتفاق، تأثیر بیشتری در بروز مشکلاتی مثل اضطراب، افسردگی یا PTSD (اختلال استرس پس از سانحه) دارد تا شدت خود حادثه. به عبارت سادهتر، هرچه کودک نگاه منفیتری به خود یا خاطره تحریفشدهای از حادثه داشته باشد، خطر آسیبپذیری روانی او بیشتر خواهد بود. این پژوهش دانشگاه ایست آنجلیا، نشان میدهد که رویکردهای درمانی جدیدی مانند درمان شناختی-رفتاری متمرکز بر تروما میتوانند در این مسیر کمک کند.
تفاوت در نحوه واکنش کودکان به تروما
اینکه چرا بعضی کودکان پس از یک رویداد تلخ میتوانند به زندگی عادی خود برگردند و برخی دیگر دچار مشکلات طولانیمدت روانی میشوند، سوال مهمی است. بیشتر کودکان میتوانند پس از یک اتفاق دردناک بهبود پیدا کنند؛ اما برخی به مشکلاتی مانند اضطراب، افسردگی یا PTSD دچار میشوند که ممکن است تا بزرگسالی هم همراه آنها باقی بماند. این پژوهش به بررسی این موضوع پرداخته و یافتههایش نشان میدهد که افکار و احساسات کودک پس از حادثه تأثیر زیادی بر روند بهبودی یا آسیبپذیری روانی او دارد. نکته جالب اینجاست که عوامل ذهنی و شناختی، در مقایسه با شدت حادثه، نقش بیشتری در پیشبینی وضعیت روانی کودک دارند.
تعریف اصطلاحات مهم
PTSD (اختلال استرس پس از سانحه): نوعی اختلال روانی است که ممکن است پس از تجربه یک رویداد بسیار ترسناک یا ناراحتکننده رخ دهد. این اختلال باعث میشود فرد به صورت ناخواسته به یاد حادثه بیفتد و دچار علائمی مثل ترس شدید، اضطراب و حتی کابوس شود.
درمان شناختی-رفتاری متمرکز بر تروما: روشی از درمان است که به فرد کمک میکند افکار منفی و ناسالم خود را تغییر دهد. در این روش، تمرکز بر این است که به فرد آموزش داده شود تا افکار و احساسات خود نسبت به حادثه را مدیریت کند.
بررسی جزئیات تحقیق
تیم پژوهشی از ۲۶۰ کودک و نوجوان ۸ تا ۱۷ ساله که پس از یک حادثه ترسناک و غیرمنتظره مانند تصادف، حمله حیوان، یا حادثههای اورژانسی دیگر به بیمارستان مراجعه کرده بودند، دادهها را جمعآوری کردند. در دو مرحله زمانی، یعنی دو و نه هفته پس از حادثه، با این کودکان و والدین آنها مصاحبه کردند و از آنها خواستند پرسشنامههایی را تکمیل کنند. این مصاحبهها و پرسشنامهها به پژوهشگران کمک کرد تا دیدگاههای کودکان نسبت به حادثه و احساسات آنها نسبت به خود را بسنجند. همچنین بررسی کردند که چه درصدی از کودکان دچار مشکلات روانی شدهاند.
نتایج نشان داد که پس از نه هفته، ۶۴ درصد از کودکان هیچ علائم اختلالی نداشتند. با این حال، ۲۳.۵ درصد از آنها به PTSD، ۵.۲ درصد به اختلال پس از سانحه پیچیده (CPTSD)، ۲۳.۹ درصد به افسردگی و ۱۰.۷ درصد به اضطراب فراگیر دچار شده بودند.
چگونه افکار و دیدگاهها بر سلامت روانی کودکان تأثیر میگذارد؟
پژوهشگران دریافتند که مهمترین عامل پیشبینیکننده برای بروز مشکلات روانی، نحوه نگاه کودکان به خود و یادآوری خاطره آنها از حادثه بود. به عنوان مثال، اگر کودکی خاطره تحریفشده و ترسناکتری از حادثه داشته باشد یا خود را به شکلی منفی ببیند، احتمال بروز مشکلات روانی در او بیشتر خواهد بود. از سوی دیگر، عواملی مانند شدت فیزیکی حادثه، سن یا جنسیت کودک، تأثیر کمتری در بروز اختلالات روانی داشتند.
نقش درمان شناختی-رفتاری در بهبود کودکان
یکی از مهمترین دستاوردهای این مطالعه، نشان دادن تأثیر مثبت درمان شناختی-رفتاری متمرکز بر تروما در بهبود اختلال استرس پس از سانحه در کودکان است. در این نوع درمان، هدف این است که به کودکان کمک شود تا افکار و احساسات منفی خود را تغییر دهند و به دیدگاههای سالمتر و واقعبینانهتری برسند. با این رویکرد، کودکان میتوانند به تدریج افکار منفی خود را کنترل کنند و تجربههایشان را به شکلی مثبتتر پردازش کنند.
چرا این یافتهها مهم هستند؟
این مطالعه نشان میدهد که برای کمک به کودکان آسیبدیده، باید به جای تمرکز بر شدت حادثه، روی افکار و دیدگاههای آنها کار کنیم. این موضوع به خصوص برای والدین و مشاوران اهمیت دارد تا با استفاده از روشهای درمانی مناسب، به کودکان کمک کنند که با نگاه مثبتتری به حادثه نگاه کنند و خود را به خاطر اتفاقات سرزنش نکنند.
یکی از نتایج جالب این پژوهش این بود که کودکانی که پس از حادثه فکر میکردند واکنشهایشان «غیرعادی» است، بیشتر دچار PTSD میشدند. این نشان میدهد که آگاهسازی کودکان از واکنشهای عادی و طبیعی پس از تروما و کمک به آنها برای پذیرش این واکنشها میتواند به جلوگیری از بروز مشکلات روانی کمک کند.
پیتیاسدی پیچیده (CPTSD)
پیتیاسدی پیچیده نوعی از PTSD است که علاوه بر علائم معمول PTSD، شامل برخی مشکلات عاطفی و روانی شدیدتر نیز میشود. این اختلال میتواند شامل مشکلاتی مانند مدیریت احساسات شدید، احساس گناه یا بیارزشی، ناتوانی در اعتماد به دیگران، یا احساس انزوا باشد. این حالت ممکن است برای کودکانی که بارها مورد تروما قرار گرفتهاند، رخ دهد.
مسیرهای جدید در درمان کودکان آسیبدیده
با توجه به این پژوهش، پژوهشگران امیدوارند که بتوانند روشهای مؤثرتری برای کمک به کودکان ارائه دهند. با آگاهی از نقش بزرگ افکار و خودپنداری کودکان پس از حادثه، تمرکز بیشتری روی روشهای درمانی که به کودکان کمک میکند دیدگاه مثبتتر و سالمتری نسبت به خود و حادثه داشته باشند، صورت خواهد گرفت.
این یافتهها به درمانگران کمک میکند تا برنامههای درمانی بهتری برای کودکان دارای تروما طراحی کنند. همچنین به خانوادهها یاد بدهند که چگونه فرزندانشان را در مسیر بهبودی همراهی کنند.