چگونه با برنامه‌ریزی کردن به قول و قرار خود متعهد بمانیم؟

 چگونه با برنامه‌ریزی کردن به قول و قرار خود متعهد بمانیم؟

چگونه با برنامه‌ریزی کردن به قول و قرار خود متعهد بمانیم؟

برنامه‌ریزی کردن یکی از دغدغه‌های مهم بسیاری از ما در آغاز سال است. اول هر سال، تصمیم می‌گیریم که به انسانی متفاوت تبدیل شویم و زندگی دیگری را شروع کنیم و همه چیز تغییر کند ولی متاسفانه این تصمیم‌های خوشحال‌کننده، یک روز یا یک هفته یا یک ماه بیشتر طول نمی‌کشد و به زودی، می‌بینیم در میانه‌ سالی هستیم و تفاوت جدی با سال‌های قبل نداریم. خیلی خوب است که انسان در روزهای نخستین سال، برای تمام سال خود هدف‌گذاری می‌کند اما تجربه ثابت کرده که اکثر انسان‌ها، نمی‌توانند به چنین برنامه‌هایی متعهد باشند و معمولا بعد از چند بار برنامه‌ریزی، از این برنامه‌ریزی ناامید می‌شوند.

حالا سوال اصلی این است که برنامه‌ریزی کردن چرا ممکن نمیشود؟ چرا نمی‌توانیم به قول و قرارها متعهد بمانیم؟

با فلسفه‌ برنامه‌ریزی کردن مشکل داریم

خیلی از ما فکر می‌کنیم برنامه‌ریزی زندگی ما را مکانیکی می‌کند. می‌دانیم برنامه‌ریزی نکردن، نظم شخصی را از زندگی ما می‌گیرد، اما فکر می‌کنیم برنامه‌ریزی در زندگی سردی را وارد زندگی می‌کند.

فطرت و ذات انسان، از مقید بودن لذت نمی‌برد و آن را دوست ندارد. در نتیجه فکر می‌کنیم برنامه‌ریزی بیشتر از ایجاد خروجی، به ایجاد استرس منجر می‌شود.

اهمال‌کار هستیم

ما فکر می‌کنیم برنامه‌ریزی، مشکل اهمال‌کاری را برطرف می‌کند در صورتی که برنامه‌ریزی، خودش به شیوه‌ای برای اهمال‌کاری و توجیهی برای عقب انداختن کارها تبدیل می‌شود.
کمال‌گرا هستیم و در برنامه‌ریزی و اجرا، وسواس داریم

کمال‌گرایی مشکل اصلی بسیاری از ما است. هدف‌های بزرگی انتخاب می‌کنیم که رسیدن به آنها غیرممکن است. ما نمی‌توانیم یک برنامه معمولی داشته باشیم.

باید یک برنامه‌ریزی عالی داشته باشیم. با اهداف دقیق و بزرگ؛ با جزئیات و با مسیر دقیق. این کار زمان می‌برد و خیلی وقت‌ها هم قابل انجام نیست، پس عملا برنامه‌ریزی کردن هم بی‌فایده است.
از برنامه‌ریزی کردن خاطره بد داریم

برنامه‌ریزی، ممکن است ما را به یاد برنامه‌ریزی برای کنکور و روزهای سخت درس خواندن بیاندازد. همه این تداعی‌های بد باعث می‌شود شور و شوقی برای اجرا برنامه‌ریزی‌ نداشته باشیم.

برنامه‌ریزی کردن
مهم ترین اشتباهات ما در برنامه‌ریزی

چه چیزهایی باعث میشوند نتوانیم برنامه ریزی خود را دنبال کنیم . ادامه دهید؟
کم‌تر خوابیدن و بیشتر کار کردن

خیلی اشتباه است که فکر کنیم با کم کردن خواب خود مثلا به سه ساعت در روز می‌توانیم برنامه‌ریزی بهتری برای کارها داشته باشم.

در برنامه‌ریزی کردن باید فکر کنیم چطور می‌توانیم از زمانی که در اختیار داریم بهتر استفاده کنیم، نه اینکه زمانی را که نمی توانیم مدیریت کنیم افزایش دهیم.
توقع زیاد و نوشتن فهرست‌های بلند بالا

یکی از خطرات تهیه فهرست بلندبالا از کارها نوشتن کارهایی است که انجام آن عملا زمان زیادی از ما نمی‌گیرد.

نوشتن کارهای کوچکی که زمان کوتاهی برای انجام دادن از ما می‌گیرد باعث طولانی شدن فهرست کارها می‌شود و اثر روانی نامطلوبی دارد.

ثبت همه کارهای ریز و درشت احساس ما را نسبت به برنامه‌ریزی کردن بد می‌کند و باعث استرس و فشار روانی بر ما می‌شود.
حتما بخوانید
برنامه ریزی برای کسب موفقیت
برنامه‌ریزی کردن با استفاده از ابزارهای متعدد

خیلی از ما از ابزارهایی مثل نرم افزارهای کامپیوتری، اپلیکیشن موبایل، دفترچه‌ها و سررسیدهای مختلف برای برنامه‌ریزی کردن کارها استفاده می‌کنیم.

استفاده از چندین وسیله برای برنامه‌ریزی کردن باعث آشفتگی ذهن ما می‌شود. استفاده از این ابزارها زمانی موثر است که از یک وسیله برای برنامه‌ریزی استفاده کنیم تا تمرکزمان در انجام کارها بالا برود.
همزمان چند کار را برنامه‌ریزی کردن

در زمان‌های گذشته اینطور فکر می‌شد کسانی که چند کار را با هم بهتر انجام می‌دهند در برنامه‌ریزی تبحر بیشتری دارند و انسان‌های موفق‌تری هستند اما تحقیقات نشان داده کسانی که چند کار را با هم انجام می‌دهند افت عملکرد بیشتری دارند چون فضای ذهنی مناسبی برای یک کار مشخص قائل نمی‌شوند. موازی‌کاری، استفاده بهتر از زمان نیست بلکه مصرف بی‌حد و حصر انرژی و ایجاد حواس‌پرتی‌های متعدد است.
مدیریت کردن همه لحظات

برنامه‌ریزی کردن برای همه لحظات و ساعت‌ها و هفت روز هفته با دقت و جزئیات در لحظه اول حس خوبی به انسان می‌دهد ولی در درازمدت این نوع برنامه‌ریزی ما را خسته و فرسوده می‌کند چون در تمام لحظات تلاش کرده‌ایم خودمان را کنترل کنیم بدون اینکه زمان و فرصت خالی در طول روز برای بی‌نظمی و کنترل نشدن فراهم کنیم.
تفویض اختیار نکردن

وقتی ما می‌خواهیم همه چیز در بهترین حالت ممکن اتفاق بیفتد و هیچ کاری را به دیگران واگذار نمی‌کنیم با حجم زیادی از کارها مواجه می‌شویم که شاید کار ما نباشد و این فکر را داریم که هیچ‌کسی به اندازه ما نمی‌تواند کار را درست انجام دهد.

در نتیجه تبدیل به آدم‌های خسته و فرسوده‌ای می‌شویم که کیفیت کار بالایی ندارند و به اهداف خود نمی‌رسند.
چگونه برنامه‌ریزی کنیم که به آن متعهد بمانیم

مهم تر از برنامه ریزی متعهد ماندن به آن است.
برنامه‌ریزی کردن در شرایط ابهام را بپذیریم

بسیاری از عوامل، خارج از اراده ما هستند. از فوت و بیماری بستگان تا رویدادهای شغلی و … در چنین شرایطی برنامه‌ریزی کردن عموما عملی نمی‌شود خصوصا اگر کارهای متعدد در ذهن داشته باشیم برنامه‌ریزی در مواجه با نخستین بحران، شکست می‌خورد و نمی‌توانیم به آن متعهد بمانیم.

ابهام در شرایط محیطی، ابهام در آینده، ابهام در اتفاق‌هایی که خواهد افتاد، برنامه‌ریزی و هدف‌گذاری را عملا غیرممکن می‌کند.

باید بپذیریم در شرایطی که برنامه‌ریزی می‌کنیم ابهام موجود در شرایط و رخدادهای آتی را بپذیریم و بسته به نوع پیشامد رخ داده، برنامه‌ریزی خود را عوض کنیم.
برنامه‌ریزی واقع گرایانه و عملی داشته باشیم

ما معمولا به جای برنامه‌ریزی بر اساس واقعیت، بر اساس ایده‌آل‌ها و رویاهای‌مان برنامه‌ریزی می‌کنیم که طبیعتا اجرا هم نمی‌شود و شکست می‌خورد و علاقه‌ ما به برنامه‌ریزی از بین می‌رود.

بخشی از اجرایی شدن برنامه‌های ما، در گرو واقع‌بینی ماست. با واقع‌گرایی چشم‌انداز دقیق‌تری از هدف‌های خود خواهیم داشت و به نحو بهتری به آنها خواهیم رسید.
هدف‌گذاری‌های بلندمدت انجام ندهیم و قدم‌های کوچک برداریم

با پیچیده‌تر شدن دنیا، گام‌های برنامه‌ریزی، کوتاه‌تر و ریزتر می‌شوند و این روند، اجتناب‌ناپذیر است اما ذات برنامه‌ریزی در این است که معمولا نقطه‌ دوردستی را در نظر می‌گیریم و به تبع آن، هدف‌ها هم بزرگ‌تر می‌شوند.

بهتر است در برنامه‌ریزی کردن یک هدف بزرگ را به هدف‌های کوچک‌تر تقسیم کنیم و این هدف را آنقدر کوچک و کوچک‌تر کنیم تا نهایتا به حدی برسد که با صرف زمان و انرژی کم، قابل دستیابی باشد.
میل به افزایش تسلط و کنترل بر محیط را در خود کاهش دهیم

باید بپذیریم برنامه‌ریزی فشرده در مقایسه با وقت و انرژی که از ما می‌گیرد، نمی‌تواند برای ما، کنترل چندان زیادی بر روی حال و آینده ایجاد کند و بیشتر باعث استرس و فشار روانی می‌شود.
لازم نیست تغییرات بنیادین ایجاد کنیم

هنر برنامه‌ریزی کردن ایجاد تغییر بنیادین در زندگی نیست بلکه هنر نتیجه گرفتن از داشته‌های موجود است.

بهتر است قبل از اینکه در برنامه‌ریزی برای سال جدید دست به تغییرات بزرگ بزنیم، لحظه‌ای فکر کنیم و ببینیم چطور می‌توانیم با استفاده از داشته‌های موجود، اوضاع را بهبود دهیم و به اهداف خود برسیم.

Nic

Related post

دیدگاهتان را بنویسید