اهمیت عشق در ازدواج
بسیار رایج است، اینکه دختر و پسری به مشاوره پیش از ازدواج رفته و بگویند به خاطر اینکه عاشق همدیگر هستیم، قصد ازدواج داریم. اما بعد از بررسیهای مشاور، مشخص شود این 2 نفر اصلا برای ازدواج با هم مناسب نیستند. در طرف دیگر، این موضوع هم تا حدودی رایج است که دختر و پسر بدون هیچ عشقی و صرفا بر اساس یکسری ایدهآلهای منطقی تصمیم به ازدواج بگیرند، اما در نهایت رابطهشان ختم به خیر نشود! سخت شد، نه؟ واقعا اهمیت عشق در ازدواج چقدر است؟ در ادامه به این موضوع پاسخ میدهم.
اهمیت عشق در ازدواج
اول از همه اجازه بدهید به یک تعریف درست از عشق برسیم تا بتوانیم بعد، در موردش صحبت کنیم. چراکه ممکن است عشق در ذهن من، در ذهن کتابهای یک روانشناس و در ذهن شما معانی مختلفی داشته باشد! همین جا باید بگویم که هیچ تعریف منطقی در مورد عشق وجود ندارد که آن را با عشقهای داستانی، عشق لیلی و مجنون، عشقهای عجیب و غریب و… یکی بداند!
پس اگر تصورتان این است که عشق در رابطه باید چنین چیزی باشد، احتمالا در درجه اول دچار کمالگرایی میشوید و در پیدا کردن شریک بسیار سختگیری میکنید. دوم اینکه به احتمال زیاد چنین احساس شدیدی که به نام عشق میشناسیدش، در صورت به وجود آمدن به شدت روی منطقتان تاثیر میگذارد. به این ترتیب نمیتوانید به درستی رفتار و شخصیت طرف مقابل را تشخیص داده و بعد از ازدواج، دچار سرخوردگی میشوید، چراکه واقعیت او را مشاهده میکنید.
اما عشق چیست؟ ببینید، اشترنبرگ در نظریه خودش عشق را به یک مثلث 3 بخشی تقسیم میکند:
صمیمیت،
تعهد،
میل (علاقه و کِشش داشتن نسبت به طرف مقابل)
به زبان ساده، اگر در رابطه با کسی هستید که به او واقعا میل و همینطور میل جنسی دارید، نسبت به این رابطه متعهدید و البته صمیمیت بر رابطه حکمفرماست، شاید بتوانید بگویید عشق در رابطهتان وجود دارد. این عشق، برای ساخت یک “ازدواج موفق” اهمیت زیادی دارد!
پس ازدواج بدون عشق خطرناک است؟!
ببینید، در جلسات مشاوره پیش از ازدواج، روانشناس موضوعات زیادی را بررسی میکند تا متوجه شود که شما دو نفر واقعا چقدر ممکن است در آینده رابطه موفقی داشته باشید. از مسائل تخصصی مثل سبک دلبستگی گرفته تا تفاهم، تفاهم خانوادهها، تفاهم در ایده آلها و استانداردها و… . حالا یکی از همین موارد بسیار مهمی که مورد توجه قرار داد، بحث میل و علاقه است.
البته قطعا روانشناسی نمیگوید که الزاما باید قبل از ازدواج عاشق هم باشید، اما این موضوع مهم است که اصلا در حال حاضر برای یکدیگر جذابیتی دارید؟ آیا واقعا شما همدیگر را دوست دارید؟ یا حداقل میلی به هم دارید؟ به همین دلیل است که حتی میزان جذابیت ظاهری هر فرد برای نفر دیگر هم بررسی میشود. (مقاله اهمیت زیبایی در ازدواج را بخوانید.)
در مقابل اگر هر 2 طرف صرفا به یکسری ایدهآلهای منطقی مثل میزان درآمد، خانواده و… توجه کرده و برای هم جذابیتی نداشته و احساسی بینشان نباشد، ریسک رابطهشان کمی بیشتر شده و ممکن است در آینده به دلایل مختلف، از تصمیمشان مبنی بر ازدواج پشیمان شوند.
اهمیت عشق در ازدواج و خطرات!
پس تا اینجای مقاله متوجه شدیم که دوست داشتن قبل از رابطه، اهمیت دارد. اما در همین حین چند نکته مهم و در واقع ریسک وجود دارد که باید در موردشان بدانید.
1_ عشق، همه چیز نیست!
اول از همه، بالاتر به این موضوع اشاره کردم که میل و دوست داشتن یکی از نکاتی است که در “جلسات مشاوره پیش از ازدواج” به آن توجه میشود. اما به هیچ عنوان نگفتم که اگر این میل وجود داشته باشد قرار است الزاما رابطه موفقی داشته باشید. به زبان دیگر، میل و دوست داشتن، فقط یکی از چندین فاکتور تاثیرگذار برای ساخت یک رابطه موفق است. فاکتورهایی که گاها حتی بیشتر از عشق اهمیت دارند! مثلا “اختلاف سنی”، سبک دلبستگی و… .
2_ عشق بدون تمایل، عشق نیست!
یکی از تلههایی که ممکن است در یک رابطه درگیر آن شوید، عشق بدون تمایل است! در واقع اگر رابطهای که در آن هستید، بسیار برایتان صمیمانه است ولی در مقابل میل، کشش و تمایل جنسی در شما به طرف روبرو ایجاد نمیکند، باید بدانید که الزاما این، آن دوست داشتنی که فکر میکنید، نیست. بلکه ممکن است فقط به خاطر این صمیمیت زیاد، تصور کرده باشید که این رابطه میتواند برای ازدواج انتخاب خوبی باشد.
3_ عشق واقعی تعهد و مسئولیتپذیری دارد!
متاسفانه این موضوع بسیار رایج است، اینکه دختر/پسر ادعای عاشق بودن کند اما در مقابل به بهانههای مختلف در رفتار، خلاف این را نشان بدهد. مثل پسری که حاضر است در خشم و عصبانیت به شدت دختری که اصطلاحا عاشق اوست را تحقیر کند، اما باز هم میگوید که عاشق است! یا مثل دختری که حاضر است به عشقش خیانت کند اما باز هم میگوید که بدون او، نمیتواند زنده بماند!
یادتان باشد که عشق واقعی، همراه با تعهد است و البته که شما را مسئولیتپذیر میکند، یعنی در قبال آن احساس مسئولیت کرده و حسابی مراقب رفتارهایتان خواهید بود. پس “تفاوت هوس و دوست داشتن” واقعی را بدانید.
4_ مراقب عشق زودگذر باشید!
یکی دیگر از مسائل خطرناکی که ممکن است درگیرش شده باشید، “عشق زودگذر” است! احساسی که به دلیل تازه بودنش آن را به عشق تشبیه میکنید، حتی با خودتان میگویید خب این رابطه هم تمایل دارد، هم صمیمیت و هم تعهد پس حتما ما عاشق هم هستیم. اما به نظر من باید در این شرایط کمی صبر کنید و به خودتان زمان بدهید! صبر کنید و ببینید که آیا بعد از گذشت مدتی و مشاهده ضعفهای طرف مقابل، باز هم این احساس تعهد وجود دارد؟ باز هم او را دوست دارید یا به محض برخورد با اولین تعارض، شروع به تحقیر، خیانت و… میکنید؟
5_ وابستگی الزاما عشق نیست!
اینهم یکی دیگر از چیزهایی است که متاسفانه با عشق اشتباه گرفته میشود. وابستگی چیزی است که باعث میشود به شدت به حضور فیزیکی/غیر فیزیکی فرد مقابل وابسته باشید. حتی در ابعادی از وابستگی ناسالم، به راحتی میتوانید چشمتان را روی جنبههای رفتاری منفی طرف مقابل ببندید و خیانتش را هم نبینید، فقط به این خاطر که مبادا او را از دست بدهید.
خلاصه: اهمیت عشق در ازدواج، زیاد است اما باید مطمئن شوید عشق را با عشق داستانهای لیلی و مجنون اشتباه نگیرید. عدم وجود عشق یا حداقل تمایل به فرد مقابل در رابطه میتواند در آینده مشکلساز شود، از طرفی تمایل افراطی که احتمالا خیلیها به اسم عشق میشناسندش، ممکن است باعث شود چشمتان را روی واقعیت بسته و بدون توجه به نکات مهم، ازدواجی کنید که در آینده پشیمانتان میکند. به طور خلاصه، مهم است که هر 2 نفر، قبل از ازدواج به همدیگر، تمایل داشته باشند.
کلام آخر
خب به انتهای مقاله رسیدیم. در این مقاله به شکل مفصل اهمیت عشق در ازدواج را بررسی کردیم و البته فهمیدیم که در مورد این موضوع، چه ریسکها و مشکلات احتمالی وجود دارد. در آخر اگر سوال و نظری دارید در بخش نظرات منتظر شما عزیزان هستم.