شاعری که شعر کارتن خواب را سرود
موسیقی گفتار «کارتن خواب» سروده سیدعلی صالحی با صدای مهرداد محمدپور اجرا شد.
درنگی بر سرودههای خیالانگیز شعرای معاصر ایران و جهان به صورت موسیقی گفتار با اجرای مهرداد محمدپور این هفته به شعر کارتن خواب سروده سیدعلی صالحی و موسیقی متن ژیوان گاسپاریان اختصاص دارد.
بخش موسیقی گفتار ایرنا، هر هفته به یکی از آثار شاعران معاصر اختصاص دارد. این آثار توسط مهرداد محمدپور خوانده شده و در اختیار این خبرگزاری قرار میگیرد.
کارتن خواب
حالا آن سوی این همه پنجره
شومینهها روشن است
رختخوابها گرم
سفرهها لبریز
دستها پر
دلها خوش و
دنیا، دنیاست برای خودش.
پس وقت تقسیم جیره جهان
من کجا بودم
که جز این کارتون خیس و
این زمستان زمهریر
چیزی نصیبام نشد؟
مقوا خیس، خیابان خیس
تختهها، کبریت، حلبی
چشمها و چه کنمها … خیس!
خواب و خیال شما چطور؟
حالا خیلیها پشت پنجره ایستاده
با پیاله گرم چایشان در دست
سرگرم تماشای برفاند
سرگرم فعل ماضی حرفاند
و هی از سنگسار عدالت و
احتمال آزادی آدمی سخن میگویند
من سردم است بیانصاف
من گرسنهام بیانصاف
من بیپناهم بیانصاف
پس وقت تقسیم جیره جهان
من کجا بودم
که هیچ کنج دنجی از این همه خانه
قسمت بیقرار من نشد؟
پس این حشرات کجا میخوابند
که فردا صبح
باز آفتاب را خواهند دید!؟
هی زمستان ذلیلکش، بیانصاف!
نگاه کن
آن سوی پل
کلیددار صندوق صدقات
با کامیون سنگین ثروتاش میگذرد
من دارم میمیرم…!
چراغهای لابی هتل روشن است هنوز
صدای استکان، یخ، الکل و آواز میآید
آن سوی دیوارها
صدای نوش نوش رویای زندگیست
این سوی دیوارها
وداع منجمد من است
هم از دنیای دشواری
که هرگز رنگ عدالت را ندیده است.
به من بگو
حشرات کجا میخوابند
که باز فردا صبح
آفتاب را خواهند دید؟
حقوق بشر، باد، رفراندوم
نفت، چپاول، مرگ
دمکراسی، خواب، خاورمیانه
تنهایی، ترس، تروریسم…
دریغا کلمات علیل!
این همه بیدلیل
در دهان یاوه چه میگویید؟
من سردم است
من گرسنهام
من بیپناهم
فاصله من
تا گرمخانه خوبان شما
فقط یک دیوار شیشهایست،
ای کاش
پاره آجری نزدیک دستم بود،
هرم نفسهایم یاری نمیکنند
دیماه آمده
سرانگشتان بیجانم را جویده است
سرما آتش گرفته، دارد گرمم میشود
مرگ برایم پتو آورده است
دیگر در گور نخواهم لرزید.
درباره شاعر
سیدعلی صالحی زاده ۱۳۳۴ ایذه استان خوزستان شاعر و نویسنده معاصر ایرانی است. صالحی کسی است که جریان ادبی «موج ناب» و «شعر گفتار» را ابداع کردهاست. «لیالیِ لا»، «یوماآنادا»، «نشانیها»، «ساده بودم، تو نبودی، باران بود» و «دختر ویولنزن در کوچههای برفی آذر ماه»، نمونههای برجستهای از مجموعه سرودههای این شاعر بزرگ هستند. صالحی دو رمان به نامهای «علو» و «چشم به راه بانو» را هم نوشته است.
صالحی در سال ۵۴ جریان موج نو را در شعر سپید پیریزی میکند. اما چند سال بعد، از این موج فاصله میگیرد. صالحی معتقد است که شعر فارسی در دوره گذار به سر میبرد. در این دوره، دو جریان وجود دارد، جریانی رو به عقب و به سمت شعر کلاسیک، بهویژه غزل و رباعی و جریان دیگری رو به جلو. در جریان دوم، شاعران زبان را به خدمت خود درمیآورند و با بازی با کلمات شعر میگویند. صالحی این جریان را «بردگی زبانی» تعریف میکند. او معتقد است ترس از زمانِ حالِ شعر و ادبیات فارسی، باعث به وجود آمدن این جریان است.
ژیوان گاسپاریان ۱۵ تیر ۱۴۰۰ در سن ۹۲ سالگی چشم از جهان فروبست. وی که به عنوان استاد ساز دودوک شناخته میشد، در سال ۲۰۰۶ نامزد دریافت جایزه گرمی برای بهترین آلبوم موسیقی سنتی در جهان شد. گاسپاریان سابقه همکاری با هنرمندان به نام ایرانی از جمله حسین علیزاده و کیهان کلهر را در کارنامه خود داشت و در روز اول سی و دومین جشنواره بینالمللی موسیقی فجر هم در برج میلاد ساز نواخت.
گاسپاریان که کودکی سختی داشت، نوازندگی ساز دودوک را از همان دوران و به صورت خودآموز آغاز کرد و در سن ۵۲ سالگی به دانشگاه رفت.
این نوازنده بااستعداد در سال ۱۹۵۹ با کسب مدال طلای چهارمین جشنواره یونسکو نخستین جایزه خود را به دست آورد و در سالهای ۱۹۶۲ و ۱۹۷۳ در همین جشنواره به ترتیب مدال نقره و برنز را گرفت. وی در سال ۱۹۷۳ عنوان هنرمند مردمی ارمنستان را به دست آورد و سال ۱۹۸۸ آغاز زندگی حرفهای او در عرصه بین المللی بود.
گاسپاریان علاوه بر چهرههای ایرانی، با هنرمندان معروف بینالمللی از جمله پیتر گابریل، ارکان اوگور، مایکل بروک، برایان می، لیونل ریچی، درک شرینیان، هانس زیمر و آندریاس وولن وایدر همکاری داشت. مشارکت در ساخت موسیقی متن فیلمهای نام آشنایی چون گلادیاتور (ساخته ریدلی اسکات ۲۰۰۰) و الماس خونین (ادوارد زوئیک ۲۰۰۶) از دیگر نقاط پررنگ کارنامه هنری این هنرمند توانا بود.