چگونه عاشق خودمان باشیم؟

 چگونه عاشق خودمان باشیم؟

خود دوستی

عشق به خود یعنی خودتان را بدون هیچ قید و شرطی قبول کنید، خودتان را ببخشید و برای کسی که هستید، احترام قائل شوید.
خود مراقبتی یا مراقبت از خود یعنی وقف توجه و تلاشمان برای ارتقاء و حفظ شادی و رفاه خود. وقتی خودتان را دوست دارید و از آن مراقبت می‌کنید، تصمیمات استراتژیک می‌گیرید که کیفیت زندگی شما را بهبود می‌بخشد و از آن محافظت می‌کند و بار‌های غیر ضروری را کاهش می‌دهد.

به گزارش باشگاه خبرنگاران، ما باید بدانیم که انسان هستیم و البته عیوبی نیز داریم و کمال مطلق از آن خداست. ما بیش از هر زمان دیگری عبارات “عشق به خود” و “مراقبت از خود” را می‌شنویم.
این مفاهیم ممکن است برای برخی بدیهی باشد، اما بسیاری هستند که به دنبال این هستند که دقیقاً بدانند عشق به خود و مراقبت از خود چگونه است.

عشق به خود و مراقبت از خود فراتر از برخی کار‌های روزمره، لحظات آرام قبل از ورود به خانه پس از یک روز طولانی، یا یک فنجان چای آرامش بخش قبل از خواب است. این‌ها همه نمونه‌های شگفت انگیزی از عشق به خود و پرورش هستند، اما جوهر واقعی این مفاهیم نیستند.
عشق به خود و مراقبت از خود چیست؟

۱. عمداً و فعالانه به خود لطف و از خود حمایت کنید، حمایت، به خود تسلی و توجه داده، صبر کرده و از خود قدردانی کنید.

۲. برای بهبود و محافظت از خود تلاش اهتمام ویژه‌ای داشته باشید.

اکنون که تعریف روشنی از عشق به خود و مراقبت از خود داریم، اجازه دهید چند راه عملی برای به کارگیری آن‌ها را مرور کنیم:

۱. تصمیمات خوب بگیرید: البته زندگی به خودی خود سخت است، بنابراین باید مراقب تصمیم گیری‌هایی بود که به نوبه خود بر کیفیت زندگی شما تأثیر می‌گذارد. برخی از تصمیم‌ها می‌توانند پیامد‌های کیفیت زندگی مانند وضعیت مالی، سلامت روانی و جسمی و کیفیت روابط را کاهش دهند و در مقابل برخی تصمیم‌های دیگر می‌توانند آن‌ها را بهبود بخشند.

وقتی خود را دوست دارید و از آن مراقبت می‌کنید، تصمیمات استراتژیک می‌گیرید که کیفیت زندگی شما را بهبود می‌بخشد و از آن محافظت می‌کند و بار‌های غیرضروری و استرس را کاهش می‌دهد. اتخاذ تصمیمات بدی که باعث استرس، خستگی و تلاش می‌شود، باعث خود بیزاری و خود ویرانگر است.

۲. تعیین مرز‌های بزرگ: مرز‌ها قوانینی هستند که از شما در برابر هر چیزی که ممکن است کیفیت زندگی خارج از دایره شما را کاهش دهد (چه عمدی یا ناخواسته) محافظت می‌کند.

مرز‌ها به دیگران اطلاع می‌دهند که چه چیزی برای شما مناسب است و چه چیزی مناسب نیست. به بیان ساده، مرز‌ها شرایطی هستند که باعث می‌شوند در تعامل با شما احساس راحتی کنیم، اگر این شرایط شکسته شود، رابطه ما سطحی یا قطع می‌شود. وقتی در ایجاد و اجرای مرز‌ها شکست می‌خوریم، به خود اجازه می‌دهیم با تجربیات بدی در زندگی خود مواجه شویم.

اغلب منجر به احساس ناامیدی و رنجش می‌شود که بر روانشناسی، زندگی اجتماعی و ظاهر شما در جامعه تأثیر منفی می‌گذارد. تعیین حد و مرز راهی برای دوست داشتن و پرورش خود با گفتن به دیگران “من به شما اهمیت می‌دهم، اما از خودم نیز مراقبت می‌کنم” است.

۳. با خود مهربان باشید: بسیاری از ما صدا‌های درونی خشن، انتقادی و زود قضاوت را از مکان یا فردی که زندگی ما با آن‌ها تلاقی کرده است به ارث برده ایم. هرچه بیشتر در معرض انتقاد و منفی بودن قرار بگیرید یا بیشتر از انتقاد دیگران قدردانی کنید، تأثیرات منفی ماندگارتری خواهید داشت.

گاهی اوقات این تصور آنقدر قوی است که شما انتقاد بیش از حد از خود را به عنوان صدای درونی خود می‌پذیرید و آسیب انتقاد تند حتی اگر جلوی انتقاد دیگران گرفته شود ادامه خواهد داشت.

اگر تمایل به انتقاد و سخت گیری نسبت به خود دارید و به خود اجازه اشتباه نمی‌دهید، اگر اشتباه می‌کنید، خود را سرزنش می‌کنید، دست بردارید!

این یک خودآزاری همیشگی است. درعوض، وقتی اشتباهی مرتکب می‌شوید، روایت چیز‌هایی را که درباره خودتان و اشتباهتان به خودتان می‌گویید تغییر دهید.

باید بفهمی که انسان هستی و البته مردم هم عیب دارند و کمال برای خداست. اشتباه کردن از ارزش و شایستگی شما نمی‌کاهد. به سادگی از شما انسان می‌سازد. به خودتان اجازه دهید در حالی که اشتباه می‌کنید انسان باشید.

اشتباهات خود را بپذیرید، به خودتان مهلت بدهید، مسئولیت پذیر باشید، یاد بگیرید و متعهد به تغییر آنچه در آینده ممکن است منجر به اشتباهات مشابه شود، باشید. این خود دوستی و پرورش نفس است.

Nic

Related post

دیدگاهتان را بنویسید