پرفروشترین کتابهای جامعهشناسی در سال گذشته
جامعهشناسی دانش بررسی جامعه و پدیدههای اجتماعی است. دانشی است که در آن باید واقعیتهای موجود را تحلیل کرد و فرایندهایی که باعث شکلگیری پدیدههای مختلف میشود را تشخیص داد. در کنار جامعهشناسی، آینده پژوهشی قرار میگیرد که با تحلیل روندهای موجود سعی بر پیشبینی وقایع دارد.
وجه تمایز اصلی انسانها در برابر حیوانات این است که رفتارهای انسان کمتر از موجودات دیگر تحت تاثیر غریزه است و موضوعاتی مانند واقعیتهای نهادی (موضوعاتی که فینفسه وجود ندارند و در طی فرایند تکامل بشر بر سر آنها توافق شده) بر چگونگی شکلگیری رفتار در انسانها بیشتر تاثیر میگذارند. برای همین جامعهشناسی دانشی مهم و تاثیرگذار است. در حقیقت جامعهشناسی به بررسی نحوهی تاثیر نهادهای اجتماعی بر رفتارها و تصمیمات انسانها میپردازد.
تنوع مباحث مطرح شده در کتابهای جامعهشناسی و مطالعات اجتماعی به اندازهای زیاد است که میتواند نیازهای هر مخاطبی را برطرف سازد.
برخی از نویسندگان کتابهای جامعهشناسی، افراد عادی و غیر متخصص در زمینهی علوم اجتماعی را با زبانی ساده و قابل فهم، مورد خطاب خود قرار میدهند. دستهای از این آثار، به مخاطب پیشنهاداتی کاربردی ارایه میدهند که عمل به آنها میتواند در بسیاری از جنبهها، هم برای فرد و هم برای جامعهای که او در آن زندگی میکند، تاثیر مثبت فراوانی به همراه داشته باشد.
برای مثال، بسیاری از مخاطبان کتابهای جامعهشناسی و مطالعات اجتماعی، موفق شدهاند با به کارگیری شیوههای صحیح آداب معاشرت که در این کتابها آموزش داده شده است، در جنبههای مختلف زندگی خود، به پیشرفتی مثالزدنی دست پیدا کنند.
اگر شما هم علاقه دارید با فرهنگ و ساز و کار جوامع دیگر آشنا شوید، میتوانید مطالعهی آن دسته از کتابهای جامعهشناسی که به معرفی آداب و رسوم کشورهای مختلف میپردازند را در دستور کار خود قرار دهید.
اما از طرفی نیز، دستهای دیگر از کتابهای این حوزه به صورت تخصصی، به بررسی موضوعات مختلف فرهنگ و رفتار اجتماعی میپردازند. برخی از این کتابها بیشتر تمرکز خود را بر جنبههای جامعهشناسی این حوزه قرار دادهاند و برخی نیز تاکید بیشتری بر جنبهی روانشناسی دارند. اما از آنجا که شاخههای علوم انسانی ارتباط تنگاتنگی با یکدیگر دارند، مطالعهی بهترین کتابهای حوزهی فرهنگ و مطالعات اجتماعی، نه تنها فقط به دانشجویان جامعهشناسی و روانشناسی، بلکه به تمام علاقهمندان علوم انسانی که در رشتههای دیگر فعالیت دارند نیز، توصیه میشود.
حال که دریافتیم مطالعهی کتابهای جامعهشناسی میتواند برای هر یک از ما سودمند باشد، زمان مطالعه کتابهای این حوزه فرا رسیده است. پس زمان را از دست ندهید!
در ادامهی این مطلب به معرفی بهترین کتابهای حوزهی جامعهشناسی و مطالعات اجتماعی میپردازیم. گفتنیست که علاوه بر فعالان تخصصی این حوزه، مخاطبان عادی نیز میتوانند از مطالعه این کتابها بهرهی فراوانی ببرند. پیشنهاد میکنیم قبل از مطالعه هر کتاب سعی کنید درباره نویسنده آن تحقیق کنید و به طور دقیق دیدگاه کلی او و روششناسی او برای تحلیل مسایل را پیدا کنید. چرا که این موضوعات تاثیر زیادی در پایهریزی اطلاعات موجود در کتابهای جامعهشناسی دارد.
۱- کتاب «روشنفکران و جامعه»
روشنفکران در طول تاریخ بشریت توانستهاند تاثیر زیادی بر روی اتفاقات اجتماعی، سیاسی و اقتصادی بگذارند. بسیاری از اتفاقات بزرگ برای مثال جنگها، انقلابها و حتی پیشرفتهای علمی به دلیل تاثیرات تفکرات روشنفکران در گذر تاریخ است. به درستی نمیتوان اولین روشنفکر تاریخ را مشخص نمود اما میتوان گفت پدیده روشنفکری مسألهای ریشهای در ذهن بشر است که از گذشتههای بسیار دور در فکر انسان بوده است. سوالی که به وجود میآید این است که آیا تفکرات روشنفکران همواره توانسته است تاثیر مثبتی بر روی جامعه و پیشبرد اهدافی متناسب با «خیر جمعی» داشته باشد؟ اگر نتوانسته باشد آنگاه چگونه میتوان بین تفکرات روشنفکران، بهترین را برای تصمیمگیری انتخاب نمود؟ این سوالاتی است که ذهن بسیاری از مردم را به خود مشغول نموده و پژوهشگران همواره در تلاش بودهاند تا بتوانند به بهترین نحو به این سوالات پاسخ دهند. کتاب «روشنفکران و جامعه» که توسط توماس سوئل، استاد دانشگاه استنفورد نوشته شده است، تلاش کرده تا این مسأله را به زیر ذرهبین برده و با نگاهی موشکافانه و هشداردهنده مردم و مقامات را آگاه کند. این کتاب که حاصل زحمات بسیار این استاد دانشگاه است، با بررسی تاریخ، نظرات نوابغ جامعه و پرسش از روشنفکران کنونی میخواهد دید جدیدی به این مکتب را به مردم نمایش داده و در جهت آگاهسازی جامعه کمکی کرده باشد.
موضوع کتاب «روشنفکران و جامعه»
کتاب «روشنفکران و جامعه» تحقیقی بزرگ در تاریخ روشنفکری است. این کتاب تنها به بررسی روشنفکران دهه اخیر نمیپردازد و حتی نگاهی به روشنفکران دو سده پیش نیز دارد. «روشنفکران و جامعه» تلاش دارد که الگوهای عمومی مرتبط به مکتب روشنفکری را مورد بررسی قرار دارد. با اینکه این کتاب تنها به الگوهای عمومی میپردازد اما این به معنایعدم بررسی ایدههای روشنفکران برجسته تاریخ نیست. بسیاری از کتابهای مرتبط به این موضوع به بررسی آثار کلی تفکرات روشنفکران پرداختهاند اما اثر سوئل با دیدی نوین به نگرش، اهداف فکری روشنفکران دارای سبک و مشکلات عمومی جامعه در راه پذیرش آن دیدگاه پرداخته است که همین موضوع سبب محبوبیت این کتاب شده است.
نویسنده در کتاب «روشنفکران و جامعه» تلاش کرده است تا با زدن مثالهای واقعی، نقدهای خود را به نحو احسن با خواننده در میان بگذارد؛ با این کتاب در مورد روشنفکری نوشته شده است اما به این معنا نیست که مختص روشنفکران است بلکه در اصل این کتاب با در نظر گرفتن پدیدههای اجتماعی مهم سعی در تبیین مسایل دارد و نهایتا برای آنها راهکارهایی ارایه میکند. اکنون ما اطلاعات زیادی راجع به روشنفکران زمان خود داریم اما اطلاعات ما درباره ماهیت حقیقی ایدهها و نقش روشنفکران در مباحث سیاسی و اجتماعی جامعه بسیار محدود است. این کتاب تلاش کرده است تا این نقاط کور تاریخ را با تحقیق فراوان پوشش دهد. در کتاب «روشنفکران و جامعه» تفاوتهای ایدئولوژیکی و عقیدتی از طریق فرضیههای مختلف انسانی درباره حقایق پنهان زندگی، ذات و ماهیت انسان و نحوه پراکندگی دانش مورد توجه قرار گرفته است.
توماس سوئل؛ نویسندهی کتاب «روشنفکران و جامعه»
توماس سوئل در سال ۱۹۳۰ در کارولینای شمالی به دنیا آمد. او دوران کودکی خود را در هارلم، شهری در ایالت نیویورک سپری کرد و در دبیرستان تصمیم به ترک تحصیل کرد تا بتواند در جنگ کره به ارتش آمریکا بپیوندد و به کشور خود خدمت کند.
سوئل در سال ۱۹۵۸ لیسانس خود را از دانشگاه هاروارد، در سال ۱۹۵۹ فوق لیسانس خود را از دانشگاه کلمبیا و در سال ۱۹۶۸ دکترای اقتصاد خود را از دانشگاه شیکاگو دریافت کرد و از سال ۱۹۸۰ تا هم اکنون عضو ارشد انستیتو هوور دانشگاه استنفورد است. او از منظر سیاسی طرفدار اندیشهی لیبرالی و محافظهکاری است و به نوعی از اقتصاد بازار آزاد دفاع میکند. او تا اکنون در طول زندگی خود بالغ بر سی کتاب نوشته است که یکی از معروفترین آنها کتاب «روشنفکران و جامعه» است.
جملاتی از کتاب «روشنفکران و جامعه»
بهطورکلی این تردید وجود دارد که آیا افراد زیادی در جامعهای آزاد وجود دارند که از همهی سیاستها و نهادهای جامعهشان رضایت داشته باشند یا خیر؟ بهطورخلاصه یعنی تقریباً همهی افراد طرفدار برخی تغییرات هستند. هرگونه بحث دقیق و منطقی در مورد تفاوتهای میان آنها به این موضوع میپردازد که کدام تغییرات خاص بر اساس چه دلایلی مورد علاقهی کدام افراد است و به دنبال بررسی شواهدی موافق یا علیه آن دلایل خاص برای آن تغییرات خاص است. اما همهی اینها توسط کسانیکه خودشان را مدافع تغییر نشان میدهند و به آنهایی که مخالفشان هستند برچسب مدافعان وضع موجود میزنند، نادیده گرفته میشود و این نمونهی دیگری از بحثهای بدون استدلال است.
افرادی که خود را ترقیخواه و پیشرو مینامند، صرفاً ادعا نمیکنند که مدافع تغییرات هستند بلکه میگویند اینها تغییرات سودمند هستند. اما سایرین که از تغییراتِ بسیار متفاوت دیگری دفاع میکنند هم ادعا دارند که اینها تغییراتی برای بهترشدن هستند. به عبارت دیگر هرکسی با درنظر گرفتن نظر خودش مترقی است. اینکه بعضی از مردم تصور میکنند که منحصرا طرفدار ترقی هستند، نهتنها نوعی از خودبینی است بلکه طفره رفتن از ارایهی مدرک و تحلیل این موضوع است که کجا و به چه دلیل تغییرات مدنظر آنها نتایج نهایی بهتری از تغییرات مدنظر سایرین ایجاد میکند. بدین شکل حامیان تغییرات دیگر توسط خیلی از افراد مانند جان دیویی با عنوان مدافعان وضع موجود نام گرفته میشوند چون حامی تغییراتی غیر از تغییرات مدنظر او هستند.
۲- کتاب «انقلاب اجتماعی»
برای دههها، ناظران سیاسی و صاحبنظران، جمهوری اسلامی ایران را به عنوان یک کشور ایدئولوژیک سخت در آستانه فروپاشی، منحصرا متصل به یک پایگاه اجتماعی باریک، توصیف کرده اند. در یک انقلاب اجتماعی، کوان هریس به طور قانع کنندهای نشان میدهد که چگونه آنها اشتباه میکنند. مطالعات قبلی عواقب ناشی از سه دهه تغییر اجتماعی پس از انقلاب ۱۹۷۹ را نادیده میگیرند. امروزه افراد بیشتری در کشور بیش از هر شکل دیگری از سازمانهای دولتی به نهادهای رفاهی و سیاست اجتماعی متصل هستند. در حقیقت، بیشتر تلاطمهای سیاسی فعلی ایران نتیجه موفقیت این برنامههای رفاه اجتماعی است که موجب ایجاد طبقات اجتماعی تازه تحصیل کرده شده است. بر اساس کارهای میدانی گستردهای که در ایران انجام شده، هریس نشان میدهد که چگونه رژیم انقلابی از طریق گسترش برنامههای بهداشت و آموزش، که دولت را در زندگی روزمره جای داده است، تا به امروز توانسته مقاومت کند. این تمرکز بر سیاستهای اجتماعی جمهوری اسلامی ایران خط جدیدی از تحقیق در مورد دولتهای رفاهی در کشورهایی را فراهم میکند که اغلب نادیده گرفته میشوند.
موضوع کتاب «انقلاب اجتماعی»
کارکرد سیاستگذاری اجتماعی در جلب پشتیبانی برخی گروههای اجتماعی از دولت و پیشگیری از تبدیل گروههای دیگر به نیروهای متخاصم، امری پذیرفتهشده است. آنچه کمتر شناختهشده است، تبعات اجتماعی و سیاسی این سیاستگذاریهاست. بهعبارتدیگر، اینکه هدف تمامی دولتها در اتخاذ سیاستهای اجتماعی و رفاهی همواره ایجاد ثبات در چارچوب یک نظام سیاسی مشخص است، بدینمعنا نیست که افراد و اقشار اجتماعیای که از فرصت بهدستآمده توسط این سیاستها بهره بردهاند همواره به همان سمتوسویی خواهند رفت که دولتها در آغاز کار مشخص کرده بودند، کتاب حاضر، مسروری است بر تاریخ سیاستگذاری اجتماعی و رفاهی در ایران از هنگام تأسیس حکومت پهلوی تا امروز و تبعات خواسته و ناخواسته آن بر تحولات اجتماعی و سیاسی کشور.
دربارهی نویسنده
کوان هریس استادیار جامعهشناسی در دانشگاه کالیفرنیا – لس آنجلس است. وی کلاسهای مطالعات توسعه، سیاستهای خاورمیانه و روشهای تاریخی در علوم اجتماعی را تدریس میکند.
۳- کتاب «مدرنیته، کثرتگرایی و بحران معنا»
مدل اروپایی مدرنیته سکولار شده فقط ارزش صادراتی محدودی دارد. مهمترین عامل در ایجاد بحرانهای معنا در جامعه و زندگی فرد احتمالا سکولاریتۀ به ظاهر مدرن نیست، بلکه کثرت گرایی مدرن است. مدرنیته به معنای افزایش کمّی و همچنین کیفی متکثر شدن است. علل ساختاری این واقعیت به خوبی شناخته شده است: رشد جمعیت و مهاجرت و به دنبال آن ها، توسعه شهرنشینی؛ متکثر شدن به معنای فیزیکی و جمعیتی؛ اقتصاد بازار و صنعتی شدن که مردم را از متفاوتترین انواع دور هم جمع میکند و آنها را به دادوستد مسالمتآمیز معقول با یکدیگر وامی دارد؛ و حاکمیت قانون و دموکراسی که ضمانتهای نهادی را برای این همزیستی مسالمتآمیز فراهم میکند. رسانههای ارتباط جمعی (هم مطالب چاپی که بر سواد عمومی که با آموزش اجباری در کل جمعیت گسترش مییافت تکیه داشت و هم جدیدترین رسانههای الکترونیکی) به طور مداوم و موکد تکثر روشهای زندگی و تفکر را نمایش میدهند اگر کنش و واکنشهای برخاسته از این تکثر با انواع «حصارها» محدود نشود، این کثرت گرایی کاملا موثر واقع میشود و یکی از پیامدهایش بحران معنایی «ساختاری» است.
برخی از جهت گیریها در حال فرسایش هستند، هویتها زیر سوال میروند. سرعت فزاینده توسعه اجتماعی با تغییر تشدید ساختارهای آشنا و قطعیتهای مبتنی بر تجربه، این گرایش را به وجود میآورد. دانش سنتی، که از نسلی به نسل دیگر توسط کلیسا، دولت، مدارس یا خانوادهها منتقل میشود، در برههای از تاریخ برای همیشه منسوخ میشود. نهادهای سنتی جهتدهی به اجتماع با نهادهایی که اخیراً ظهور کردهاند تکمیل میشوند. تضادهای بین جهت گیریهای رقابتی با مواردی که اخیراً ظهور کردهاند تکمیل میشود. تضاد بین جهت گیری رقابتی در سمت عرضه در «بازار» حل میشود. از نخبگان کارکردگرا خواسته میشود تا سهم خود را در تثبیت آینده اجتماعی سهیم کنند. جهت گیری مؤثر باید بر چالش آشتی دادن مفاهیم معنادار فردی برای زندگی و ضروریات برای حفظ انسجام جامعه مسلط شود. پیتر ال. برگر و توماس لاکمن معتقدند این موارد از جمله دلایل بحرانهای نوین مدرنیزاسیون، کثرت گرایی و – به ویژه در جوامع اروپایی – سکولاریزاسیون هستند. به عنوان یک راهبرد حل مسأله، نویسندگان مفهوم خود را از نهادهای میانی که میان فرد و جامعه میانجیگری میکنند، پیشنهاد میکنند.
دربارهی نویسنده
پیتر لودویگ برگر (Peter L. Berger)؛ زادهی ۱۷ مارس ۱۹۲۹- درگذشت ۲۷ ژوئن ۲۰۱، جامعهشناس اتریشیالاصل آمریکایی که برای کارهای خود دربارهی جامعهشناسی شناخت، جامعهشناسی دین، مطالعات نوسازی، و کمکهای نظری به نظریه جامعهشناختی، شناخته شده است.
۴- کتاب «تاریخ مختصر به گند کشیدن جهان»
کتاب «تاریخ مختصر به گند کشیدن جهان» نوشته تام فیلیپس است که با ترجمه زهرا کمالی دهقان منتشر شده است. تام فیلیپس با ظرافتهای دقیق فردی محقق و مهارت شوخطبعیِ فردی طنزپرداز، نشان میدهد چطور گونه انسان طی چهارمیلیون سال، نظم همهچیز را برهم زده است.
کتاب تاریخ مختصر به گند کشیدن جهان پیگیری این گفته عمیق است که «کلیه اسناد و مدارک تمدن، در عین حال همان اسناد و مدارک توحش اند». تام فیلیپس در کتاب پیش رو، اقدامات فاجعه بار پدیدهای به نام «بشر» را عینا پیش چشم خواننده میگذارد و نشان میدهد بشر همه چیز را برهم زده است. این ویرانی و به گند کشیدن صرفا محدود به دوران مدرن نشده، بلکه در طول تاریخ بررسی شده است. در این ویرانی هیچ چیز در امان نمیماند، زیرا انسان پایان انسان و پایان جهان است. بیان طنز پردازانه و شوخ طبع فیلیپس خواننده را در فضایی میان خنده و جدیت، امید و ناامیدی گیر میاندازد. این کتاب گزارشی است درباره بشر و حماقت.
دربارهی کتاب «تاریخ مختصر به گند کشیدن جهان»
سرگذشت بشریت گزارشی کاملاً سرگرمکننده از پیامدهای پیشبینینشدهی تکبر و ناآگاهی، نادانیها و ضعفهای اخلاقی انسانها از زمانهای قدیم تا اکنون است. به نظر میرسد که تاریخ چیزی به ما یاد نداده است. ما محکوم شدهایم که از دلقکبازیهای عدهای نادان با اهداف خوب و بد رنج ببریم. این کتاب به شما این دلقکبازیهای بشر را نشان میدهد تا با خواندنش هم بخندید و هم افسوس بخورید.
در این کتاب تام فیلیپس از حماقتهای پشتسر بشر حرف میزند و نشان میدهد انسان با اینهمه اشتباه و خرابکاری خیلی خوششانس است که هنوز منقرض نشده و به حیات خود ادامه میدهد. این کتاب در حقیقت آلبومی خندهدار از بدترین موفقیتها برای بشریت است.
بخشی از کتاب «تاریخ مختصر به گند کشیدن جهان»
در زمانهای خیلی گذشته، زمانی که خورشید از میان درههای بزرگ رودخانه و دشتهای اتیوپی طلوع میکرد، میمون جوانی روی درختی در حال استراحت بود. ما نمیدانیم که آن روز، آن میمون به چهچیزی فکر میکرد یا در حال انجام چه کاری بود. شاید در فکر پیداکردن چیزی برای خوردن بود، یا به پیداکردن یک جفت فکر میکرد یا احتمالاً درخت دیگری را بررسی میکرد تا ببیند آیا آن درخت بهتر است یا نه. بیشک او نمیدانست اتفاقاتی که در آن روز رخ میدهند، سبب میشوند که او معروفترین عضو از گونههایش شود. حتی اگر شما میتوانستید تا حدی چیزهایی به او بگویید، مفهوم شهرت برای او معنایی نداشت. او همچنین نمیدانست که در اتیوپی زندگی میکند، زیرا این اتفاق میلیونها سال پیش از فکر هوشمندانهی ترسیم خطوطی روی یک نقشه و اختصاص اسامی برای اشکالی بود که ما برای آنها میجنگیم.
او و خویشاوندانش با میمونهای دیگری که در همان زمان، آنجا زندگی میکردند، کمی متفاوت بودند: چیزی غیرعادی در باسن و پاهای آنها وجود داشت که به آنها امکان میداد به شیوهای جدید راه بروند. نسلهای پیشین این میمونها ابتدا روی درختها زندگی میکردند و بهتدریج در دشتهای پوشیده از علف و درخت (ساوانا) راستراست راه میرفتند: تغییر اولیه و به موقعی که به شما، من و هر شخص دیگری روی این سیاره کمک کرد. میمون از این مسأله مطلع نبود، اما او تقریباً در زمان آغاز یکی از برجستهترین داستانهای تاریخ زندگی میکرد و آن سرآغاز سفر بزرگ انسان بود.
او از درخت افتاد و مُرد. تقریباً دوسهمیلیون سال بعد، گروهی متفاوت از میمونها که برخی از آنها اکنون مدرک دکتری دارند، استخوانهای فسیلشده او را کشف میکنند. چون این کشف در سال ۱۹۷۰ اتفاق افتاد و در آن زمان، آنها به آهنگی معروف از گروه بسیار عالیِ بومی لیورپول گوش میکردند، تصمیم گرفتند که اسم آن را لوسی بگذارند. او گونهای کاملا جدید بود؛ چیزی که ما اکنون به آن آسترالوپیتِکوس آفارِنسیس۳۱ میگوییم. او «حلقهی مفقود» بین انسانها و میمونها نامیده شد.
۵- کتاب «ما هماهنگ شدهایم»
گزارشی از زیستن زیر سایهی یک توتالیتاریسم جدید و سازوکار خودکامگی در جهان امروز. کتاب «ما هماهنگ شدهایم: زندگی زیر نظر حکومت چین»، با عنوان اصلی We Have Been Harmonized: Life in Chinas Surveillance State، مختصات زندگی در چین جدید و بهشدت تحت کنترل را، بهمثابه نمونهای از دیکتاتوری در عصر امروز، ترسیم میکند.
کای اشتریتماتر در کتاب «ما هماهنگ شدهایم» نشان میدهد که حکومت امروز چین چگونه تکنولوژی را برای اِعمال نظارتی سراسری بر شهروندان این کشور به خدمت گرفته است و چگونه اذهان آنها را به انقیاد خود درآورده است.
کتاب «ما هماهنگ شدهایم» داستان زندگی در یک حکومت استبدادی و پلیسیِ جدید است و شرح اینکه حکومت امروز چین چگونه و با چه سازوکارهایی شهروندانش را کنترل میکند.
با خواندن کتاب «ما هماهنگ شدهایم» میبینیم و درمییابیم که ثروت و اینترنت و تکنولوژیهای پیشرفته بهتنهایی برای دستیابی به آزادی و دموکراسی کافی نیستند و در کشور چین، تکنولوژی نه فقط به ایجاد فضای باز و دموکراتیک منجر نشده بلکه ابزاری شده است برای هرچه بستهتر شدن فضا و کنترل کوچکترین حرکات و حرفها و رفتارهای مردم و خلق بزرگترین و موثرترین دولت نظارتیِ دنیا.
کتاب «ما هماهنگ شدهایم» گزارشی است از سازوکار یک سیستم خودکامهی جدید که واقعیتها را بهسود خود و در خدمت منافع خود تحریف میکند و پیشرفتهترین ابزار را برای ساختن یک سراسربینِ بزرگ و مرعوب کردن شهروندانش بهکار میگیرد. متن اصلی کتاب «ما هماهنگ شدهایم» اولین بار در سال ۲۰۱۸ منتشر شده است.
نگاهی کوتاه به بخش مفرح داستانهای کرهای
مروری بر کتاب «ما هماهنگ شدهایم»
کای اشتریتماتر در کتاب «ما هماهنگ شدهایم» بیپرده و بهصراحت و با زبانی گزنده از ماهیت حکومت امروز چین سخن میگوید تا نشان دهد خودکامگی در جهان امروز چگونه و با چه سازوکاری عمل میکند و خودکامگیای که بر چین امروز حاکم است چه تهدیدی برای دموکراسیهای جهان است.
کتاب «ما هماهنگ شدهایم» هشداری است به نظامهای دموکراتیک تا خیالشان خیلی از این بابت که دموکراسی همواره پایدار خواهد بود، راحت نباشد. اشتریتماتر در کتاب «ما هماهنگ شدهایم» بر آن است که نشان دهد چین امروز، تحت رهبری شی جینپینگ، چگونه به یک قدرت خطرناک و یک تهدید جدی برای دموکراسیهای جهان تبدیل شده است. کتاب «ما هماهنگ شدهایم» از دروغ و تحریفی پرده برمیدارد که یک حکومت خودکامه، بهقصد ارعاب شهروندانش، به آن متوسل میشود. این کتاب، از ابزار ایدئولوژیک چین جدید و کارکرد این ابزار برای هرچه بیشتر بستنِ فضا سخن میگوید و از اینکه حکومت فعلی چین چگونه مارکس و لنین و کنفوسیوس و ملیگرایی دوآتشه را برای پیشبرد اهداف خودکامانۀ خود باهم ترکیب کرده است.
در کتاب «ما هماهنگ شدهایم» میبینیم که حکومت جدید چین چگونه با استفاده از پیشرفتهترین تکنولوژیها سیاستهای مستبدانه و شدیدا نظارتی خود را پیش میبرد و چطور و با چه سازوکارهای تازهای مغز شهروندانش را شستشو میدهد و اذهان آنها را کنترل میکند.
کتاب «ما هماهنگ شدهایم» از پیشگفتاری با عنوان «چین جدید، جهان جدید» و پانزده فصل تشکیل شده است.
فصلهای پانزدهگانۀ کتاب «ما هماهنگ شدهایم» عبارتند از: «کلمه: چگونه خودکامگان زبانمان را میدزدند»، «سلاح: چگونه وحشت و قانون مکمل یکدیگرند»، «قلم: چگونگی عملکرد پروپاگاندا»، «اینترنت: چگونه حزب یاد گرفت عاشق اینترنت باشد»، «لوح سفید: چرا مردم باید فراموش کنند»، «قیمومت آسمانی: چگونه حزب یک امپراتور انتخاب کرد»، «رویا: چگونه کارل مارکس و کنفوسیوس همراه با این کشور بزرگ احیا میشوند»، «چشم: چگونه حزب قوانینش را با هوش مصنوعی بهروز میکند»، «انسان طراز نوین: چگونه کلانداده و سامانه اعتبار اجتماعی قرار است مردم را به رعیتهای خوبی تبدیل کنند»، «رعیت: چگونه دیکتاتوری ذهن را منحرف میکند»، «خانه آهنین: چگونه چند شهروند سرکش دروغها را برملا میکنند»، «قمار: وقتی قدرت سد راه خودش میشود»، «توهم: چگونه هرکسی چین خودش را تصور میکند»، «جهان: چگونه چین اعمال نفوذ میکند» و «آینده: وقتی همۀ راهها به پکن ختم میشود».
در بخشی از کتاب «ما هماهنگ شدهایم» میخوانید: «چین در تلاش است تا درون مرزهایش حکومت نظارهگر بینقصی بسازد و مهندسان روح این کشور بار دیگر در تلاشاند تا «انسان طراز نوین»ی بیافرینند که زمانی لنین، استالین و مائو رویایش را در سر داشتند. همچنین، این چین میخواهد باقی جهان را هم منطبق بر تصویر خودش شکل دهد.
حزب کمونیست چین رهبرش، شی جینپینگ، را در جایگاهی قرار داده که پس از مائو هیچکس به آن دست نیافته است. درست در بالاترین نقطه. چیزی بالای سرش نیست جز آسمان. چین بار دیگر «سکاندار» دارد. شی جینپینگ قدرتمندترین رهبر چند دهه اخیر چین است و بر قویترین چین چند قرن گذشته حکومت میکند. ملتی جاهطلب آماده میشود تا حتی از قبل هم قویتر شود – از لحاظ اقتصادی، سیاسی و نظامی. خودتخریبی غرب همچون موهبتی الهی برای این کشور بوده است. این رژیم، با فناوری اطلاعاتی قرن بیست و یکم و امکانات کاملا جدیدش برای کنترل و به بازی گرفتن افراد، ابزار اعمال قدرتی دارد که تا پیش از این در دسترس هیچ حکومت خودکامهای نبوده است. شی و حزبش در رقابتی حسابشده با نظامهای غربی در حال احیای دیکتاتوری برای عصر اطلاعات هستند. و این مسأله معانی ضمنی بسیاری برای دموکراسیهای جهان دارد.
نقشههای حزب کمونیست چین، حتی درون چین هم، بلندپروازانهاند، اما چیرگی حاکم خودکامه بر ذهن رعیتهایش را نباید دستکم گرفت. این حکومت میتواند علاوه بر زندگی، ذهن را هم پاک کند و از نو شکل دهد. قتل عام میدان تیانآنمن در سال ۱۹۸۹، و سالهای پس از آن، نمایش قدرتمندانه این واقعیت است. چهارم ژوئن ۲۰۱۹ سیامین سالگرد سرکوب بیرحمانه جنبش دموکراسیخواهی چین بود و در این تاریخ حزب دلایل خوبی برای خوشحالی داشت. با نگاه به گذشته، عمل خشونتآمیزش نوعی موفقیت بود – موفقیتی بزرگتر از آنچه آن زمان تصور میکردهاند. این کشتار جان تازهای به حزب بخشید، همچنین موقعیت تازهای نصیب حزب کرد تا بسیار پیش از ظهور عصر دیجیتال نشان دهد دستگاه کنترل ذهنش چه قابلیتهایی دارد. در چین، این خاطرهی قتلعام عملا محو شده است؛ نسیان حکومتی کامل است. و کسی که مهار گذشته را در دست دارد آینده را هم کنترل میکند – حزب کمونیست چین درست مانند جورج اورول متوجه این موضوع است.»
دربارهی نویسندهی کتاب «ما هماهنگ شدهایم»
کای اشتریتماتر (Kai Strittmatter)، متولد ۱۹۶۵، روزنامهنگار آلمانی است. کای اشتریتماتر در آلمان بزرگ شده و همانطور که گفته شد، در رشته چینشناسی تحصیل کرده است. او جهت تکمیل آموزش خود به کشورهای چین و تایوان سفرهای تحصیلی طولانی مدتی نیز کرده است. اشتریتماتر اغلب در آثارش به موضوعاتی از جمله نحوه ادارهی یک کشور، به خصوص کمونیسم و سرمایهداری، و وضعیت اجتماعی، سیاسی و اقتصادی کشورهایی همچون چین و ترکیه پرداخته است و تحصیلات مرتبط او با چنین مقولاتی، از جمله ویژگیهای اصلی کتابهای اوست. متاسفانه از این نویسنده تاکنون، فقط کتاب «ما هماهنگ شدهایم» به فارسی ترجمه شده است.
او بیش از یک دهه، بهعنوان خبرنگار روزنامه «زوددویچه تسایتونگ»، در چین مشغول به کار بوده و بیش از سی سال درباره چین مطالعه کرده است. از دیگر آثار کای اشتریتماتر میتوان به کتاب «چین: الف تا ی» اشاره کرد.
دربارهی ترجمه فارسی کتاب «ما هماهنگ شدهایم»
کتاب «ما هماهنگ شدهایم: زندگی زیر نظر حکومت چین» با ترجمه مسعود یوسفحصیرچین در انتشارات ققنوس منتشر شده است. مسعود یوسفحصیرچین، متولد ۱۳۶۹، مترجم ایرانی است. یوسفحصیرچین دانشآموخته رشته آموزش زبان انگلیسی است. از ترجمههای او میتوان به کتابهای «خوردوخوراکِ دیکتاتورها»، «آداب دیکتاتوری: کیش شخصیت در قرن بیستم»، «جمهوری خلق نسیان: تجدید دیدار با تیانآنمِن»، «فرار از اردوگاه ۱۴: فرار اودیسهوار مردی از کرهی شمالی به سوی آزادی» و «تیانآنمن ۱۹۸۹: امیدهای بربادرفتهی ما» اشاره کرد.
۶- کتاب «ایران جامعهی کوتاه مدت»
چهار مقالهای که در این کتاب میخوانید هر یک به نوعی مشکلات تاریخی توسعهی اقتصادی و سیاسی ایران را بررسی میکند. فقدان امنیت برای مالکیت خصوصی و در نتیجه عدم انباشت سرمایه در دست بخش خصوصی، انحصار ثروت و قدرت اقتصادی در دست حکومتها که خود به انحصار قدرت سیاسی میانجامید و سرعت و شدت تحولات سیاسی و اجتماعی که جامعه را از چهارچوب قانونی باثبات که لازمهی رشد و توسعهی اقتصادی است محروم میکرد، در دو مقاله اول بررسی میشود. تلاش برای استقرار قانون و نظم قانونی که به انقلاب مشروطه انجامید و علل ناکامیها و کمبودهای این جنبش مضمون مقالهی سوم است و در مقالهی چهارم که به معنایی دنبالهی مقاله سوم است شرحی از زندگی و آثار ملک الشعرای بهار را میخوانیم که از کوشندگان راه مشروطه بود و انسانی فرهیخته و آزادیخواه و متجدد بود که میکوشید در فضای بسته و خطرخیز دیکتاتوری، در عین وفادارماندن به آرمانهای خود، از تندرویهای ویرانگر بپرهیزد و در محیطی که کمتر کسی هوادار اعتدال و خرد بود، به اعتدالی خردمندانه برسد.
محمد علی کاتوزیان در کتاب «ایران، جامعه کوتاه مدت و ۳ مقاله دیگر» مسایل و اتفافات معاصر تاریخ ایران را بررسی کرده است و در آن به ریشهیابی علل وقوع این حوادث و تاثیراتی که به طور کلی بر جامعهی ایران داشتهاند پرداخته است. این چهار مقاله عبارتند از «ایران، جامعهی کوتاه مدت»، «مشروعیت و جانشینی در تاریخ ایران»، «انقلاب برای قانون» و «شاعر جوان انقلابی». در مقالهی اول مشکلات توسعهی سیاسی و اقتصادی بلند مدت در ایران مورد بررسی قرار میگیرد مقالهی دوم شامل مواردی همچون «مشروعیت و جانشینی در اروپا»، «فرهی ایزدی»، «فرمانروای کامل و دادگر»، «مشروعیت و شورش»، «مشروعیت در دوران اسلامی» و «مشکل جانشینی» میشود، مقاله سوم مسئلهی وضع قانون در ایران را پی میگیرد و در نهایت در مقاله چهارم زندگی ملک الشعرای بهار به عنوان یکی از مشروطه خواهان شناخته شده مورد بررسی قرار میگیرد.
دربارهی نویسنده
محمد علی همایون کاتوزیان (متولد ۲۶ آبان ۱۳۲۱، تهران) که در ایران وی را به نام همایون کاتوزیان و در خارج از ایران با کوتهنوشت نام؛ هما کاتوزیان، نیز میشناسند، اقتصاددان، تاریخنگار، کاوشگر علوم سیاسی و منتقد ادبی است. زمینهی تحقیق مورد علاقهی او مسائل مربوط به ایران است. تحصیلات رسمی دانشگاهی کاتوزیان در اقتصاد و جامعهشناسی است. او بهطور همزمان مطالعاتش را در زمینهی تاریخ و ادبیات ایران تا سطح پیشرفتهی آکادمیک ادامه داده است.
قسمتهایی از کتاب «ایران جامعه کوتاه مدت»
از این شواهد درمی یابیم که برخورداری از فرهی ایزدی یک آزمون داشت و آن پیروزی بود، یعنی این واقعیت که فرمانروا عملا قدرت را در دست گرفته و آن را نگه میدارد. زیرا جدا از نمونههای اساطیری اردشیر و میش – نماد فره- گذشتن فریدون و کیخسرو از رودهایی پهناور و خروشان و گذشتن سیاووش از آتش، روشن است که برخورداری از فرهی ایزدی بعد از وقوع واقعه تایید میشد و در دنیای واقعی فرمانروا به دلیل وقوع همان واقعه دارای فره شناخته میشد و مشروعیت مییافت و در آن زمان دیگر عملا قدرت را دردست داشت و بااقتدار فرمان میراند. این وضعیت شبیه نظریههای مربوط به ولی فقیه در دولت اسلامی است که ولی را مظهر ارادهی خداوند میداند و بنابراین صلاحیت او تنها به خواست الهی از میان میرود و مردم یا جامعه هیچ تأثیری بر آن ندارند. امروز این عقیده در جمهوری اسلامی آشکارا کنار نهاده شده است.
این سنت تاثیری دیالکتیکی بر موقعیت فرمانروا داشت. از یک سو، برخلاف موقعیت فرمانروایان اروپایی، حتی فرمانروای مطلق، فرمانروای ایرانی را هیچ قانون یا سنت یا قیدوبند زمینی محدود نمیکرد و او میتوانست اقتدار خود را به ارادهی خود تا آنجا که توان مادیاش اجازه میداد اعمال کند و این حد در مورد فرمانروایان دوراندیش با در نظر گرفتن مرزهای تحمل جامعه در برابر اقدامات او تعیین میشد. از سوی دیگر این فرمانروا همواره در هراس از کودتای درباریان یا شورش مردم به سر میبرد – زیر تنها چیزی که شورشیان احتمالی برای کسب قدرت با همان میزان آز «مشروعیت» لازم داشتند غلبه بر فرمانروا بود. درواقع «مشروعیت» شورشی پیروزمند کم وبیش همیشه بیشتر از مشروعیت فرمانروای مغلوب بود زیرا (بنا بر دلایلی که برخاسته از حکومت استبدادی است) ایرانیان معمولا از فرمانروای خود بیزار بودند و آرزومند آن که یکی «کمتر بیدادگر» یا «دادگرتر» جای او را بگیرد. بدیهی است که دولت استبدادی و جامعهی خودسر، یا حکومت بیمسئولیت و جامعهی نافرمان دو روی یک سکه بودند. این یکی دیگر از دیالکتیکهای بنیانی تاریخ ایران بود.
۷- کتاب «گستره – عمق یا وسعت؟»
بسیاری از متخصصان معتقدند هر کس که بخواهد یک مهارت کسب کند، ساز زدن یاد بگیرد یا در زمینهای پیشرو باشد، باید شروع زودهنگام داشته باشد، شدیدا تمرکز کند و بیشترین ساعات ممکن را به تمرینات دقیق اختصاص دهد. اگر دست و پا بزنید و تاخیر داشته باشید، هرگز به افرادی که زود شروع کردهاند نمیرسید. اما نگاهی عمیقتر به تحقیقات انجام شده بر عملکرد برترین افراد دنیا، از ورزشکاران حرفهای گرفته تا برندگان نوبل، نشان میدهد تخصص اولیه یک استثناست نه قاعده.
«دیوید اپستین» با ارزیابی موفقترین قهرمانان ورزشی، هنرمندان، موسیقی دانان، مخترعان و دانشمندان، متوجه شد که در بیشتر زمینه ها، علی الخصوص آنهایی که پیچیدهتر و غیرقابل پیش بینی ترند، جنرالیستها یا کلی گراها نسبت به افراد متخصص موفق ترند. آنها اغلب راه خود را دیرتر پیدا میکنند و به جای تمرکز روی یک چیز، از یک شاخه به شاخهی دیگری میپرند. در عین حال خلاق تر، چابکتر و در برقراری ارتباط نسبت به همتایان متخصص خود تواناترند. نتایج این تحقیقات در کتاب «گستره – عمق یا وسعت؟» به قلم «دیوید اپستین» آمده است.
«گستره – عمق یا وسعت؟» کتابی تحریک برانگیز، دقیق و جذاب بوده که پروندهای قانع کننده از پرورش فعالانهی ناکارآمدیها ارائه میکند. رد شدن، بهترین راه یادگیری در امتحان، رد شدن در آن است. افرادی که از شغلهای مختلف استعفا میدهند، نهایتا جایگاه خود را در راضی کنندهترین شغل ممکن مییابند. موثرترین مخترعان به جای تعمیق دانش خود در یک حوزه، به پل زدن بین دامنههای مختلف میپردازند. نهایتا «دیوید اپستین» در «گستره – عمق یا وسعت؟» میگوید افرادی که وسیعتر میاندیشند و تجربیات و چشم اندازهای متنوعتری را در آغوش میکشند، به طور افزایندهای پیشرفت میکنند.
قسمتهایی از «کتاب گستره»
معلم هنر مدرسه شخص بسیار مشهوری بود و یکی از پیشگامان عرصهی آموزش محسوب میشد و برای تبدیل کردن درس طراحی به یکی از بخشهای اصلی موتور اقتصادی ملی تلاش زیادی میکرد. تلاشهای او به قدری موفقیتآمیز بود که حکومت فدرال را واداشت درس سیاه قلم را در تمامی مدارس دولتی اجباری کند. آن معلم، به جای اینکه در کلاس بایستد، چیدمان دانش آموزان را به گونهای ترتیب داده بود که بتواند مانند سوزن خیاطی از میانشان عبور و شخصا به کار تک تک آنان توجه کند. اکثر دانش آموزان او را میستودند، اما او روی پسربچه هیچ تأثیر عمیقی نگذاشت. پسربچه در سنین بزرگ سالی گلایه میکرد که با اینکه به عقیدهی معلمان، پرسپکتیو در توسعه قوانین جدید آموزش هنر نقشی بسیار محوری ایفا میکرد، هیچ کس به او نگفته بود پرسپکتیو در نقاشی چه معنایی دارد.
در سال ۲۰۰۷ شبکهی تلویزیونی نشنال جئوگرافیک روی سوزان پولگار آزمایش انجام داد. آنان او را در میان محوطهای سرسبز از دهکدهی گرینویچ شهر نیویورک، پشت میزی در پیاده رو و در مقابل صفحهی خالی شطرنج نشاندند. اهالی نیویورک، درحالی که شلوارهای جین و ژاکتهای پاییزی به تن کرده بودند، به محل کار خود میرفتند. در همین حال کامیونی سفید، حامل تصویری از صفحهی بزرگ شطرنج با بیست وهشت مهره که وضعیت بازی در حال انجام شدن را نمایش میداد، به سمت چپ پیچید و به خیابان تامسن وارد شد، از مقابل فروشگاه اغذیه فروشی گذشت و سپس از مقابل سوزان پولگار عبور کرد. در حین عبور کامیون سوزان نگاه کوتاهی به تصویر انداخت و سپس وضعیت مهرهها را بدون هیچ کم وکاستی روی صفحهی مقابلش بازسازی کرد. این نمایش تکرار یکی از آزمایشهای مشهور شطرنج بود و حقیقتهایی را در مورد مهارتهای محیط یادگیری مهربان فاش کرد. نخستین آزمایش از این نوع در دههی ۱۹۴۰ انجام شد. استاد شطرنج و روانشناسی آلمانی به نام آدریان د گروت۵۶ صفحههای شطرنج را به سرعت از مقابل چشمان بازیکنانی با سطوح توانایی متفاوت عبور داد و سپس از آنان خواست وضعیتهای بازی را به بهترین شکلی که میتوانند بازسازی کنند. یکی از استاد بزرگان، فقط با سه ثانیه مشاهدهی هر صفحه، میتوانست آن را بازسازی کند. بازیکن شطرنجی در سطح استادی توانست نیمی از موقعیتهایی را بازسازی کند که استاد بزرگ بازسازی کرده بود. قهرمان شطرنج شهر در موارد کمتری موفق شد و بازیکن متوسط باشگاهی هرگز نتوانست موقعیتی را به درستی بازسازی کند. ظاهرا استادان بزرگ شطرنج، درست مانند سوزان پولگار، حافظهی تصویری خوبی دارند.