سفر کنید تا روح و روان شما آرام باشد.
یک مسیر طولانی میتواند بیشتر از صد سال سکوت به شما در مورد خویش بیاموزد
اولین چیزی که با واژهی «سفر» به ذهن شما میرسد چیست؟ تعطیلات؟ ملاقات با افراد جدید؟ یا شاید غروبهای اینستاگرامپسند؟ سفر میتواند هیجانانگیز و پر از شگفتی باشد، چیزی فراتر از نوشیدن مارگاریتا در سواحل آفتابی.
مسلماً همه میدانند که سفر برای سلامت جسمی مفید است، اما تحقیقات متعدد علمی نشان میدهند که سفر به مکانی جدید میتواند معجزهای برای سلامت روحی و روانی شما نیز باشد.
در ادامه پنج دلیل اثباتشده برای این موضوع که سفر برای سلامت روح و روان مفید است ذکر شدهاند:
با سفر استرس خود را به بهترین نحو کاهش دهید.
دکتر تامارا مک کلینتوک گرینبرگ، روانشناس بالینی مستقر در سانفرانسیسکو و نویسنده کتاب چشماندازهای روان پویایی در پیری و بیماری میگوید: «استرس ناشی از کار و مطالبات روزانه میتواند ما را از آنچه واقعاً معنیدار و جالب است دور کند.» بنابراین، دور شدن از شلوغی و استرس روزانه برای آرامش، بازیابی و تجدید قوا ضروری است.
و چه راهی بهتر از این وجود دارد که چمدان خود را ببندید و سفر به مقاصدی رؤیایی و شگفتانگیز را در لیست کارهایی بگذارید که باید قبل از مرگ انجام دهید. سفر خوشحالی را القاء خواهد کرد و به شما در دور کردن ذهن از موقعیتهای استرسزا کمک میکند. سفر منجر به کاهش سطح کورتیزول میشود و باعث میشود احساس آرامش و رضایت بیشتری داشته باشید. همچنین گرینبرگ تاکید مینماید که «سفر به ما در تأمل اهداف و علایق شخصی کمک میکند». بر اساس مطالعهای که در سال 2013 انجام شد بیش از 80 درصد از آمریکاییهای تحت بررسی پس از یک یا دو روز سفر متوجه کاهش قابل توجه میزان استرس در درون خود شدند. جاسینتا وردگال، مسافر و بنیانگذار مشتاق وبلاگ سفر و سبک زندگی میگوید: «با وجود اینکه همیشه در سفر مشغول به انجام کاری هستم، خواه گشت و گذاری ساده باشد یا عکس گرفتن یا تنها کشف مکانی جدید با پای پیاده، می دانم که هنگام سفر در آرامترین و آسودهخاطرترین حالت خود قرار دارم».
سفر به شما در بهسازی کمک میکند.
سفر به شما در بهسازی کمک میکند
پاتریک روتفوس، نویسنده، میگوید: «یک جاده طولانی میتواند بیشتر از صد سال سکوت به شما در مورد خویش بیاموزد». سفرهای تجربی به ویژه به کشوری خارجی میتواند به شما در ارزیابی مجدد و بهسازی زندگی کمک کند. والری ویلسون، متخصص سفر انفرادی و بنیانگذار تراستد تراول گرل میگوید: «اگر اجازه دهید، سفر این توانایی را دارد که ذهن شما را به گونهای که هرگز تصور نمیکردید گسترش دهد».
علاوه بر این، درسهای ارزشمندی که در طول مسیر میآموزید، بینش را گستردهتر، شما را آگاهتر و ذهن را برای کارهای جدید پذیراتر میکند. وردگال میگوید: «من عاشق سفر به مکانهایی با فرهنگهای مختلف هستم. چنین سفرهایی شما را مجبور به تأمل در مورد خویشتن میسازد». این جهانگرد حرفهای اعتقاد دارد که «تفاوت بهتر یا بدتر نیست، تنها تفاوت است. اما روبرو شدن با این تفاوتها به من کمک میکند تا اصول و ارزشهای خود را دوباره ارزیابی کنم و گاهی آنها را تغییر دهم».
اگر در حال بیرون آمدن از تحولی بزرگ در زندگی خود هستید، کشف مکانهای جدید نیز میتواند شروعی تازه برای شما باشد. ویلسون که از ترس عود مجدد بیماری خود شروع به سفر کرد میگوید: «طی مدت چندین سال ابتلا به بیماری لایم دنیای من کوچک شد. دوستانی را از دست دادم که نمیدانستند چگونه با یک دوست بیمار رفتار کنند. کاملاً تنها بودم و اعتماد به نفس خود را از دست دادم. با سفر و تعامل با جهان اطرافم، اشتیاق جدیدی برای زندگی پیدا کردم. خود را متقاعد کردم که حتی در شرایطی که حالم خوب نبود به سفر بروم. سفر برای من خوشبختی و هدفی بزرگ را به ارمغان آورده و از من زنی مستقل و قوی ساخته است».
سفر میزان شادی و رضایت از زندگی را افزایش میدهد.
جدا از این واقعیت که نیازی نیست به سر کار بروید (و میتوانید برای صبحانه پیتزا بخورید)، سفر به شما این فرصت را میدهد که از کارهای یکنواخت روزانه دور شوید. رویدادها و تجربیات جدید به بازآرایی مغز شما کمک میکنند و در نتیجه روحیه و اعتماد به نفس شما را افزایش میدهند. مارتا استوز دوستدار سفر و یکی از بنیانگذاران پاسپورت مموراندوم میگوید: «فکر میکنم مردم به طور کلی نباید تمام دوران زندگی خود را در یک مکان بگذرانند. من شخصاً احساس به دام افتادن میکنم وقتی مجبورم مدت زمان زیادی را در یک مکان بمانم، بدون اینکه بتوانم واقعاً مسافرت و گشت و گذار کنم». این کارشناس سفر که به بیش از ده کشور جهان مسافرت کرده است، میافزاید: «زندگی من وقتی خارج از خانه به سر میبرم بسیار رضایتبخش است. با سفر تجربه و بینش جدیدی را تجربه میکنم».
ویلسون اعتقاد دارد که مسافرت او را قطعاً خوشحال میکند. ویلسون میگوید: «حتی برنامهریزی برای سفر اشتیاقی را در من بیدار میکند و باعث خوشحالی من میشود». مشخص است که ویلسون تنها کسی نیست که چنین احساسی دارد. بر اساس مطالعه دانشگاه کرنل، برنامهریزی برای یک سفر میتواند شادی شما را به میزان قابل توجهی افزایش دهد، حتی بیشتر از انتظار برای دستیابی به چیزی ملموس مانند ماشینی جدید.
سفر ذهن را مقاوم میسازد.
سفر کردن و زندگی در جایی که همزمان هیجان و بیم را احساس میکنید به شما در تقویت روح و روان کمک میکند. وردگال از اوربان پیکسلز میگوید: «وقتی جوانتر بودم، نمیتوانستم خودم را تنها و در حال سفر به سراسر جهان تصور کنم. در حال حاضر، بیشتر اوقات تنها سفر میکنم. و عاشق این کار هستم! سفر کردن بدون همراه هیچگاه آنقدر ترسناک یا خطرناک نیست که تصور میکنید».
همچنین، مواجه شدن با مشکلات در محیطی ناآشنا و در میان افراد جدید، شما را مجبور میکند زندگی را در نقطهای فراتر از حاشیه امن خود بیاموزید و با آن سازگار شوید. این امر از شما فردی انعطافپذیرتر، صبورتر و از نظر احساسی قویتر میسازد. ویلسون که خود را «فردی مضطرب و بیحوصله» توصیف میکند، میگوید: «سفر به من صبر و شکیبایی آموخت، تا امور غیرقابل کنترل را به نحو مناسبی مدیریت کنم».
یکی از افراد با تجربه زیادی در سفر اعتقاد دارد: «سفر میتواند به شما کمک کند با مشکلات بزرگتر زندگی با متانت و صبر بیشتری کنار بیایید». آلن هینتون، عکاس ساکن لندن که کار خود را رها کرده و به مسافر تمام وقتی تبدیل شده است میگوید: «یکی از بدترین تجربیاتی که در اوایل زندگی داشتم این بود که یک روز قبل از سفر مقدار زیادی پول نقد و گذرنامهام را به سرقت بردند. این حادثه به من آموخت که چنین شرایطی را با آرامش بیشتری بپذیرم و تعلق خاطر کمتری به مادیات داشته باشم. در حال حاضر، میتوانم خیلی سریع شرایط استرسزا را پشت سر بگذارم، بدون این که این مسئله من را برای مدت طولانی از پا بیندازد».
هنگامی که مارتا استوز، وبلاگ نویس مسافر در طول جشنواره معروف لویی کراتونگ (جشنواره فانوس) در تایلند از ناحیه مچ پا آسیب دید، جادهها در آن شب تا حدی بسته شده بودند و خیابانها مملو از جمعیتی بود که حرکت را فوقالعاده دشوار میکرد. او میگوید: «باید با شرایط کنار میآمدم و سفرهای خود را به تبع آن و بدون توقف پیش میبردم. مطمئن نیستم که چند سال پیش نیز اینگونه بودم». نتیجه اینکه هرچه بیشتر با چالشها روبرو شوید، بهتر بر آنها غلبه خواهید کرد و در نهایت از نظر روحی و احساسی مقاومتر میشوید.
سفر خلاقیت را افزایش میدهد.
به گفته آدام گالینسکی، استاد مدرسه بازرگانی کلمبیا، بازدید از یک مکان خارجی و غوطهور شدن در محیط محلی آنها (به عنوان مثال شرکت در مسابقه «اسنیک بوت» در جنوب هند یا جشن گرفتن با رتیلها در کامبوج)، انعطافپذیری شناختی شما را افزایش میدهد. همچنین سفر «عمق و یکپارچگی اندیشه» را افزایش میدهد و در نتیجه به خلاقیت شما میافزاید. گالینسکی نویسنده مقالات متعددی است که به ارتباط بین خلاقیت و سفرهای بینالمللی میپردازد. اگرچه، توجه به این نکته ضروری است که مسافرت تنها زمانی خلاقیت را تحریک میکند که با فرهنگ محلی آن مکان در ارتباط باشید. صرف بازدید از شهر یا کشوری جدید نمیتواند تغییری در خلاقیت ایجاد کند.
علاوه بر این، سفرهای طولانی مدت بهرهوری و مهارت در حل مشکلات را بهبود میبخشد و حتی میتواند شانس شما را برای ارتقاء در محل کار افزایش دهد!
گرینبرگ خاطرنشان میکند: «به یاد داشته باشید که تعطیلات برای برخی میتواند بسیار استرسزا باشد». وی پیشنهاد میکند که در صورت تجربه چنین حالتی سعی کنید «تعطیلات کوتاه و سازماندهیشدهای داشته باشید تا به تجربه سفر عادت کنید». همچنین سفر خود را به درستی برنامهریزی کنید تا از هراس و هرج و مرج در آخرین لحظه جلوگیری شود.
در نهایت، چگونه میتوانید از مزایای سفر بهرهمند شوید؟
گرینبرگ توصیه میکند که به عنوان یک پزشک متخصص، مردم را تشویق کنیم تا به جنبههای لذتبخش سفر و تعطیلات خود توجه کنند. به عنوان مثال، اگر غذایی را در پاریس دوست داشتید، میتوانید نحوه طبخ غذای فرانسوی را یاد بگیرید تا بخشی از احساساتی که در طول تعطیلات تجربه کردهاید را دوباره تجربه کنید. به عبارت دیگر، گرینبرگ به عنوان یک روانشناس بالینی اشاره میکند که یکی از مداخلات رفتاری میتواند شامل یادآوری لحظات آرام تعطیلات باشد و سعی کنید به یاد بیاورید که زندگیتان در آن زمان چگونه متفاوت بوده است. ممکن است در سفر وقتی برای صرف صبحانه بگذارید یا ورزش کنید. این یادآورها یک مهمانی مهم از آنچه باید در زندگی روزمره انجام دهید را به یاد میآورند. اکنون که شما تمام این جذابیتهایی که سفر با مغز شما ایجاد میکند را خواندهاید، وقت آن است که چمدانهای خود را بسته و شروع به سفری هیجان انگیز کنید!