رمان «زنان کوچک»؛ وقتی قدرت خواهری تحمل سختی‌ها را ممکن می‌کند

 رمان «زنان کوچک»؛ وقتی قدرت خواهری تحمل سختی‌ها را ممکن می‌کند

کتاب زنان کوچک

«زنان کوچک» کتابی کلاسیک است که درست پس از جنگ داخلی در پاسخ به تقاضای یک ناشر برای رمانی که خوانندگان زن جوان را جذب کند، نوشته شد. «زنان کوچک» بر اساس زندگی خود لوئیزا می‌ الکات است. در واقع، این رمان نیمه‌اتوبیوگرافیک بازتابی است از تجربیاتی که او با خواهرانش در نیوانگلند داشته. پس از انتشار آن، خوانندگان به الکات و ناشرانش نامه نوشتند و درخواست فصول بیشتری کردند و به ویژه در مورد زندگی عاشقانه‌ی دختران پرسیدند. اکثر خوانندگان می‌خواستند بدانند که هر خواهر با چه کسی ازدواج کرده، به خصوص اینکه آیا جو با لاری ازدواج کرده یا نه. خود الکات در تمام عمرش مجرد ماند، بنابراین برای نوشتن دنباله، مجبور شد از زندگی‌نامه جدا شود و داستانی مستقیم بنویسد و نامش را بگذارد «همسران خوب». بدون تجارب زندگی خودش، قسمت دوم رمان ممکن است کمتر واقع‌گرایانه به نظر برسد.

«زنان کوچک» از همان اولین انتشارش محبوب بود و پس از گذشت بیش از ۱۴۰ سال، هنوز هم برای خوانندگان پیر و جوان و زن و مرد جذابیت دارد – اگرچه مسلماً اکثر دوستداران مادام العمر رمان زن هستند. این داستان سه بار هم به عنوان یک فیلم اقتباس شده. ابتدا کاترین هپبورن، سپس جون آلیسون و بار سوم وینونا رایدر در نقش جو مارچ ظاهر شدند. این رمان به نمایشنامه، اپرا و موزیکال هم تبدیل شده است.

 

 

درباره‌ لوییزا می ‌الکات

لوییزا می الکات

الکات در ۲۹ نوامبر ۱۸۳۲ در جرمن تاون پنسیلوانیا به دنیا آمد. او یک رمان‌نویس پرفروش اواخر دهه‌ی ۱۸۰۰ بود و شاخص‌ترین اثرش یعنی «زنان کوچک»، همچنان محبوب است. الکات تا سال ۱۸۴۸ توسط پدرش آموس برونسون الکات آموزش دید و به طور غیررسمی با دوستان خانوادگی مانند هنری دیوید ثورو، رالف والدو امرسون و تئودور پارکر تحصیل کرد. الکات که در بوستون و کنکورد ماساچوست زندگی می‌کرد برای کمک به خانواده‌ از سال ۱۸۵۰ تا ۱۸۶۲ در کنار سایر موقعیت‌ها معلمی هم می‌کرد و در طول جنگ داخلی هم به واشنگتن دی سی رفت تا به عنوان پرستار خدمت کند.
الکات از سال ۱۸۵۱ اشعار، داستان‌های کوتاه، هیجان‌انگیز و داستان‌های نوجوانانه را با نام مستعار فلورا فیرفیلد منتشر می‌کرد. روایت او از تجاربش در جنگ داخلی‌ که «طرح‌های بیمارستانی» (۱۸۶۳) نام داشت، تمایلش برای نویسندگی را جدی‌تر کرد. او شروع به انتشار داستان‌هایی با نام واقعی کرد و در سال ۱۸۶۵ قبل از اینکه سردبیر مجله‌ای دخترانه شود، سفری کوتاه به اروپا داشت.

موفقیت بزرگ «زنان کوچک» به الکات استقلال مالی داد و تقاضا برای کتاب‌هایش بیشتر شد. در سال‌های پایانی زندگی‌اش، او جریان ثابتی از رمان‌ها و داستان‌های کوتاه را منتشر کرد که بیشتر برای جوانان بود و مستقیماً از زندگی خانوادگی‌اش نشأت می‌گرفت. از دیگر کتاب‌های او می‌توان به «مردان کوچک» (۱۸۷۱) و «پسران جو» (۱۸۸۶) اشاره کرد.

خلاصه‌ «زنان کوچک»

جو، مگ، بث و ‌ایمی مارچ چهار خواهر هستند که با مادرشان در نیوانگلند زندگی می‌کنند. پدرشان به جنگ رفته و خانواده اخیراً ثروت خود را از دست داده‌اند بنابراین خواهران برای تأمین مخارج خود و اداره‌ی خانه سخت تلاش می‌کنند. در این میان، آن‌ها با همسایه‌ی ثروتمندشان، «لاری»، دوست صمیمی می‌شوند.

همانطور که دختران بزرگتر می‌شوند، مشکلات شخصی و چالش‌های اخلاقی‌شان هم بزرگتر می‌شود. جو، قهرمان محبوب ما، باید خلقیات پسرانه‌اش را رام کند و یاد بگیرد که زنانه‌تر رفتار کند و در عین حال برای رویایش یعنی تبدیل شدن به یک نویسنده‌ی بزرگ تلاش کند. خواهر بزرگتر، مگ نام دارد که اگر می‌خواهد از قلبش فرمان ببرد باید عشقش به ثروت و تجملات را کنار بگذارد. سومین خواهر یعنی بث خجالتی است و باید از این ضعف بزرگ خلاص شود. در نهایت ‌ایمی، کوچک‌ترین خواهر، باید غرور اشرافی خود را قربانی کند. دختران در مسیر رشد شخصی مادرشان خانم مارچ را هم در کنار خود دارند.

در کتاب دوم یعنی «همسران خوب»، مگ عاشق جان بروک می‌شود و با هم ازدواج می‌کنند و صاحب یک دوقلو می‌شوند. ازدواج دیگری هم قریب الوقوع به نظر می‌رسد: لاری عاشق جو شده است اما جو او را پس می‌زند و به نیویورک می‌رود و به نویسندگی مشغول می‌شود. در همین حال، ایمی به اروپا سفر می‌کند تا استعدا هنری‌اش را پرورش دهد. لاری هم به طور جداگانه به همراه پدربزرگش به اروپا می‌رود. او به دنبال علاقه‌اش به موسیقی است و سعی می‌کند جو را فراموش کند. همانطور که رمان ادامه پیدا می کند پیوندهای جدیدی شکل می‌گیرد و با ظهور و بروز عشق‌های جدی‌تر شخصیت‌ها سروسامان می‌گیرند.

تحلیل و بررسی رمان «زنان کوچک»

 

خوانندگان «زنان کوچک» معمولاً دو دسته‌اند. اولین دسته افرادی هستند که این رمان را می‌خوانند و عاشق آن می‌شوند. به عنوان مثال، زنانی که این کتاب را در دوران نوجوانی خوانده‌اند و اکنون بار‌ها و بار‌ها آن را می‌خوانند و هر چند سال یک بار به آن مراجعه می‌کنند تا از تجربیات و پیروزی‌های خواهران مارچ لذت ببرند. این‌ها زنانی هستند که با جاه‌طلبی جو و طبیعت رمانتیک مگ همذات پنداری می‌کنند و هم عاشق خواندن هستند هم قدردان ارجاعات ادبی کتاب. این پایگاه طرفداران با کشف داستان توسط خوانندگان جدید، دائماً قوی‌تر می‌شود.

دومین دسته افرادی هستند که فوراً عاشق «زنان کوچک» نمی‌شوند و ممکن است حتی برایشان جالب نباشد. به هر حال، این رمانی است بدون شرور، بدون هیچ نبرد یا حتی دعوای جدی. خب بله جو از دست‌ ایمی عصبانی می‌شود و او را برای چند روز نادیده می‌گیرد، اما همین. تمام تضاد‌های اصلی عاطفی، اخلاقی و روانی هستند.

اما به نظر می‌آید دسته‌ی دوم باید یک تجدیدنظر اساسی داشته باشند چون این رمان فوق‌العاده تأثیرگذاراست، هم بر ادبیات آمریکا و هم در توسعه‌ی مرز‌های رمان بزرگسالان و کتاب کودک. الکات با این رمان نشان می‌دهد که چگونه مسائل انتزاعی پیش روی فیلسوفان متعالی واقعاً در زندگی روزمره ظاهر می‌شوند. مردم امروز درست همانطور که در کتاب هم می‌خوانیم هنوز درگیر این هستند که بفهمند چگونه در مقابل دیگران ظاهر خود را با رفتار‌های اخلاقی متعادل کنند.

جدا از درس‌های اخلاقی، اهمیت تاریخی و لذت مطلق از خواندن، رمان الکات شامل گروهی از شخصیت‌هایی است که به شدت برای ما آشنا هستند و حتی ممکن است حین خواندن خودمان را در میان آن‌ها بیابیم. چهار خواهر مارچ دوست‌داشتنی‌ و همدلی برانگیزند؛ مگ مسئول، مهربان و پرورش‌دهنده، جو مستقل، جاه‌طلب و خلاق، بث ملایم و مهربان و ‌ایمی خوش ذوق و سرزنده و البته کمی خودخواه است.

تضاد اصلی رمان مبارزه خانواده‌ی مارچ با فقر و چالش‌های بزرگ شدن و یافتن جایگاه خود در جهان است. خواهران با حمایت از یکدیگر، فداکاری و یادگیری از تجربیات خود به این چالش‌ها پاسخ می‌دهند. جنسیت و طبقه نقش مهمی در زنان کوچک دارند زیرا شخصیت‌ها با انتظارات و قرارداد‌های اجتماعی درگیر هستند. خواهران مارچ و دوستانشان گاهی اوقات به خاطر نقش‌های جنسیتی سرزنش می‌شوند و به دنبال فرصت‌هایی برای آموزش، خلاقیت و استقلال هستند. آن‌ها همچنین با موانع طبقاتی اجتماعی مواجه می‌شوند، به ویژه در روابط خود با اعضای ثروتمندتر جامعه. مثلاً لاری نوه‌ی همسایه ثروتمند خانواده‌ی مارچ یعنی آقای لارنس. او دوست صمیمی خواهران مارچ می‌شود و عاشق جو است اگرچه رابطه‌ی آن‌ها پیچیده است.

فقر خانواده‌ی مارچ جنبه مهمی از داستان است که تجربیات و ارزش‌های شخصیت‌ها را شکل می‌دهد. فقر، خواهران را وادار می‌کند که به یکدیگر تکیه کنند، به آن‌ها درس‌هایی در مورد سخت کوشی و سخاوت می‌دهد و آن‌ها را تشویق می‌کند که به دنبال تحصیل و رشد شخصی باشند. آموزش در «زنان کوچک» بسیار ارزشمند است و شخصیت‌ها به دنبال گسترش درک خود از جهان و یافتن رضایت از طریق یادگیری هستند. خواهران به طور گسترده مطالعه می‌کنند، داستان و نمایشنامه می‌نویسند و در رویداد‌های فرهنگی شرکت می‌کنند. اگرچه آن‌ها به دلیل جنسیت و طبقه‌شان در مسیر ادامه‌ی تحصیل با موانعی روبرویند اما با اینحال به شیوه‌ای معنادار به دنبال گسترش دانش و مهارت‌های خود هستند.

پیام «زنان کوچک» چندوجهی است اما به طور کلی بر موضوعات خانواده، عشق و رشد شخصی متمرکز است. این رمان بر اهمیت پیوند‌های خانوادگی قوی، ارزش سخت‌کوشی و از خودگذشتگی و نیاز افراد به دنبال کردن علایق و اهداف خود تأکید می‌کند. همچنین عشق و روابط را به عنوان تجربیات پیچیده و گاهی دردناک نشان می‌دهد که نیازمند صداقت، بخشش و احترام متقابل است.

«زنان کوچک» در هسته‌ی خود داستان ‌امید است. خواهران مارچ مصمم هستند تا با وجود چالش‌هایی که با آن روبرو هستند بهترین استفاده را از شرایط ببرند. آن‌ها با مشکلات مالی، غیبت پدرشان که در جنگ داخلی می‌جنگد، و سختی‌های شخصی که آن‌ها را از هم جدا می‌کند، روبرو هستند. اما با اینحال انعطاف‌پذیرند و از یکدیگر نیرو می‌گیرند و سختی‌ها و مصیبت‌های بزرگ شدن را تحمل می‌کنند و پشت سر می‌گذارند.

شجاعت یکی دیگر از موضوعات کلیدی در «زنان کوچک» است. خواهران از ترس و شک مصون نیستند اما حاضرند در راه رسیدن به رویا‌های خود ریسک و فداکاری کنند. جو، به ویژه، مظهر این روحیه‌ی شجاعانه است زیرا جرأت می‌کند علیرغم محدودیت‌های اجتماعی که در دوران او برای زنان وجود داشت به شوق نویسندگی‌اش بال و پر بدهد. این اقدامات شجاعانه نه تنها الهام بخش خواهران، بلکه الهام‌بخش خوانندگان هم می‌شود زیرا سرگذشت جو یادآور پتانسیل بی‌حد و حصری روح انسان است.

«زنان کوچک» قدرت خواهری را هم به بهترین نحو ممکن نشان می‌دهد. خواهران مارچ، با شخصیت‌ها و دیدگاه‌های منحصر به فرد خود، گرد هم می‌آیند تا یک واحد خانوادگی نزدیک و حمایت‌کننده را تشکیل دهند. آن‌ها برای نصیحت، آرامش و همراهی به یکدیگر تکیه می‌کنند و با وفاداری شدیدی به هم پیوند می‌خورند که تا حد زیادی پایدار است. عشق و حمایت آن‌ها از یکدیگر گرمی و صمیمیتی ایجاد می‌کند که در طول رمان ملموس است. خواهران مارچ با مشکلات و موانعی از جمله مبارزات مالی، بیماری، دلشکستگی و چالش‌های بزرگ شدن در جامعه‌ مواجه می‌شوند. جامعه‌ای که آنچنان برای کمک‌ها و مشارکت‌های زنان ارزش قائل نیست. با این حال، در طول رمان پیوند آن‌ها قوی باقی می‌ماند. آن‌ها به هم می‌چسبند و یکدیگر را تشویق به استقامت می‌کنند. خواهران با حمایت از یکدیگر قدرت روابط خواهری و اهمیت وجود یک سیستم حمایتی قوی را نشان می‌دهند.

علاوه بر حمایت عاطفی، خواهران عملاً به یکدیگر متکی هستند. آن‌ها در کار‌های خانه به یکدیگر کمک می‌کنند و با هم برای کسب درآمد برای خانواده کار می‌کنند. مهمتر از همه اینکه آن‌ها به یکدیگر کمک می‌کنند تا رشد کنند: جو مگ را تشویق می‌کند تا به خودش اطمینان بیشتری داشته باشد، ‌ایمی به بث کمک می‌کند بر کمرویی خود غلبه کند و همه با هم به جو کمک می‌کنند تا عصبانیت خود را کنترل کند.

در مجموع، «زنان کوچک» اثری زنده و جاودانه است که از ‌امید، شجاعت و خواهری تجلیل می‌کند. تصویر الکات از خواهران مارچ و اینکه چگونه با کمک هم مصائب را پشت سر می‌گذارند و مستقل می‌شوند همچنان برای مخاطبان امروزی مفید و باارزش است.

در بخشی از رمان «زنان کوچک» که با ترجمه‌ی کیوان عبیدی آشتیانی توسط نشر افق منتشر شده می‌‌خوانیم:

«همه به طرف بخاری رفتند. مادر روی صندلی بزرگ نشست و بت روی زمین کنار پایش، مگ و ایمی روی دسته‌ها و جو به پشتی صندلی تکیه داد تا اگر نامه متاثرکننده بود کسی متوجه احساساتش نشود. آن روزها کم‌تر نامه‌ای نوشته می‌شد که متاثرکننده نباشد، به خصوص نامه‌هایی که از طرف پدرها فرستاده می‍‌شد. در این نامه‌، خیلی کم درباره‌ی سختی‌ها، خطرها و یا دلتنگی‌ها نوشته شده بود. این نامه‌ای بود سراسر امید و خوشحالی، پر از توصیف‌های زنده از زندگی در اردوگاه، پیشروی‌ها و اخبار ارتش. فقط در انتهای نامه، احساسات پدرانه غلیان کرده و با آرزوی بازگشت به خانه و دیدن دوباره‌ی دخترهایشان نامه را تمام کرده بود.

به آن‌ها بگو خیلی دوست‌شان دارم و از طرف من همه‌شان را ببوس. بهشان بگو روزها در فکرشان هستم و شب‌ها برای‌شان دعا می‌کنم و عشق و محبت آن‌ها دلم را گرم و خاطرم را آسوده می‌کند. یک سال انتظار برای دیدن دوباره‌ی آ‌ها زمان زیادی است اما به آن‌ها بگو در دوره‌ی انتظار باید همگی کار کنیم و این روزهای سخت را به بطالت نگذرانیم. می‌دانم که تمام حرف‌هایم را به یاد دارند و دخترهای خوبی برای تو هستند، وظایف‌شان را به خوبی انجام می‌دهند و با دشمن‌های درونی می‌جنگند و بر آن‌ها با زیبایی‌ها غلبه می‌کنند تا زمانی که من برگردم و بیش‌تر از همیشه به زنان کوچکم افتخار کنم.»

Nic

Related post

دیدگاهتان را بنویسید