آلودگی سیمان دورود ،فرصت یا تهدید
چند صباحیست که روی زیبای آسمان شهری در پس غباری از دود و سیمان پنهان گشته و خاطرات غبار آلود سالهایی نه چندان دور را در اذهان جاری می سازد . مدتیست که ظاهرآ تجهیزات و سخت افزار فیلتراسیون منصوب بر خط تولید کارخانه سیمان عملکرد درستی نداشته و نیاز به تعمیر و تعویض دارد که این مسئله موجبات دل نگرانی و تکدُر احوال شهروندان را فراهم ساخته و البته برخی دلسوزان و عزیزان فعال را به ارائه راهکار هایی بر مبنای دلسوزی و البته گاهآ پیشنهاداتی غیر عملی و بدون در نظر گرفتن فراخور زمانه و موقعیت جامعه وا داشته است .
از راهکار خروج کارخانه سیمان به بیرون از شهر گرفته تا تعویض فیلتر و در نهایت تعطیلی و پلمپ این صنعت مادر و ریشه دار .اما آیا براستی صرفآ ارائه و طرح مسئله بدون در نظر گرفتن شرایط فعلی و در نهایت ارائه راهکارهای غیر عملی میتواند به حل موضوع آلایندگی این کارخانه منجر شود ؟
اینکه آلودگی سیمان دورود ، معضلی کهنه و چند ده ساله است بر هیچ کس مستتر و پنهان نیست ، اینکه این غبار و آلودگی میتواند اثرات زیانباری بر سلامت جامعه بگذارد امری واضح و مُبَرهَن است ، اما بیاییم مُنصفانه و کارشناسانه قضاوت کنیم ، آیا اگرهمین صنعت پیر و فرتوت نبود اکنون نام و نشانی از شهر و شهریت دورودی وجود داشت ؟ و آیا اگر این کارخانه ریشه دار و کهن نبود، خبری از دورود و مدنیت این خطه به چشم میخورد ؟ بپذیریم که شالوده و بنیان این شهر در گرو همین کارخانه بوده و هست و گرنه دورود هم اکنون در بهترین شرایط یک ایستگاه راه آهن بود و چند ده نفر سَکنه و لاغیر .
اما معضل آلایندگی این کارخانه که موجبات دل نگرانی همگان را فراهم ساخته دردیست برآمده از برخی موانع و مشکلات کلان کشوری .
